فصل دوم پایان نامه و پیشینه نظری مولفه های ابراز وجود (docx) 46 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 46 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران
پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
عنوان:
اثربخشی مشاوره گروهی بر اساس منابع تکوین خود بر افزایش ابراز وجود معتادان در حال باز توانی
نگارنده:
جواد کاظمی
اساتید راهنما:
دکتر سید جلال یونسی
دکتر منوچهر ازخوش
استاد مشاور:
محمد حسن فرهادی
استاد آمار:
دکتر بهروز دولتشاهی
1393
تقدیم به پدر و مادرم
و تقدیم به کسانی که در راه علم می کوشند.
و با تشکر از تمام کسانی که مرا در این راه یاری دادند.
ابراز وجود:تعریف و مولفه های آن40
-سبک های پاسخ42
سبک غیر ابرازمندانه.42
سبک پرخاشگرانه43
سبک ابرازمندانه44
ویژگی های رفتار ابرازوجودمندانه46
مولفه های ابراز وجود47
مولفه های رفتار آشکار ابراز وجود.47
مولفه های پنهان ابراز وجود50
حقوق و مسولیت های ابراز وجود.55
حقوق بشر برای ابراز وجود.55
چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه ی منابع شناخت خود بر افزایش ابراز وجود معتادان در حال باز توانی انجام شد.نوع مطالعه از نوع مطالعات آزمایشی می باشد.جامعه ی آماری افراد تحت باز توانی در مرکز کامرانیه تهران از بخش های بیمارستان روانپزشکی رازی بودند.از طریق نمونه گیری هدفمند تعداد 30نفر انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند.برای گروه آزمایش جلسات مشاوره گروهی اجرا گردید.به منظور تحلیل نتایج در سطح توصیفی از شاخص های میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی برای مقایسه نمرات ابراز وجود دو گروه آزمایش و کنترل از آزمون تی تفاوت(t-different) استفاده شد.تحلیل نتایج نشان داد که مشاوره گروهی به شیوه منابع شناخت خود برای افزایش ابراز وجود معتادان در حال باز توانی در سطح P<0.01 معنادار است.
کلید وازه ها:مشاوره گروهی-منابع شناخت خود-ابراز وجود-باز توانی
متغیرها:
تعاریف نظری و عملی:
الف) تعاریف نظری:
منابع شناخت خود:
نوعی روان درمانی که دارای سه مولفه می باشد.
1-خود مشاهده گری:آگاهی بر حالات و احساسات خود
2-پسخوراند اجتماعی: آگاهی فرد از دیدگاه دیگران در مورد خودش.
3-مقایسه اجتماعی: مشاهده وضعیت دیگران منبع اطلاعاتی مهمی برای تکوین خود است که که در فرآیند مقایسه خود با دیگران عملی می شود(شونمن1984 نقل از یونسی1381)
ابراز وجود:
ابراز صادقانه نظرات،احساسات و نگرشها بدون احساس اضطراب و همچنین دفاع فرد از حقوق خود به شرطی که حقوق دیگران پایمال نشود.(سازمان بهداشت جهانی2006 نقل از موسوی زاده1392)
اعتیاد:
یک بیماری مزمن است که مشخصه اش تغییراتی در سیستم عصبی مرکزی می باشد و منجر به میل اجباری به مصرف مواد مخدر می گردد.(دی لیوسا2013 نقل از کچویی1392)
باز توانی: فرآیندی است که در آن به فرد توانخواه کمک میشود تا توانایی از دست رفته خود پس از یک واقعه، بیماری یا آسیب را که منجر به محدودیت عملکردی وی شده است مجدداً به دست آورد.(اتکینسون1997)
ب) تعاریف عملیاتی:
منابع شناخت خود:
شامل 10 جلسه رواندرمانی گروهی یک ساعت ونیم می باشد که در قسمت پروتکل توضیح تفصیلی آن آورده می شود.
ابراز وجود:
نمره ای است که هر فرد در پرسشنامه ابراز وجود گمبریل و ریجی بدست می آید.
معتادان در حال بازتوانی:
معتادان جنس مذکر که مواد مخدر مصرف می کنند و در مرکز کامرانیه تحت درمان می باشند و از درمان آنها چهار ماه گذشته است.
فصل دوم:
پیشینه پژوهش
ابراز وجود:تعریف و مولفه های آن
ابراز وجود هسته رفتار بین فردی و کلید روابط انسانی به ویژه در جوامع فرد گرا است(جرالد و گاتوس،1999؛نقل از هارجی و دیکسون،2008).
ابراز وجود به توانایی فرد در بیان و دفاع از عقاید،علاقه مندی ها و احساسات خود به نحوی شایسته و بدون اضطراب اطلاق می شود(ولپی،1973نقل از حاج حسنی 1383)
ابراز وجود شکلی از ارتباطات است که به عنوان حمایت شخص از حقوق شخصی اش بدون نادیده گرفتن و یا تخریب حقوق دیگران تلقی می شود.در رفتار ابراز وجود فرد به بیان تفکرات،احساسات و باورها به شکلی مستقیم و صادق می پردازد.ابراز وجود سبب ایجاد توانایی در پایه گذاری روابط بین شخصی سالم به عنوان یک مهارت اجتماعی می شود.بنابراین ابراز وجود به عنوان یک مهارت اجتماعی نقشی مهمی را در روابط اجتماعی بازی می کند(کپاران و همکاران،2009،نقل از ملک پور،1383).
توانایی اکتسابی ابراز وجود احساسات و برتری های فرد او را قادر می سازد به نفع خود عمل کند،بدون هر گونه اضطرابی روی پای خود بایستد احساسات واقعی خود را صادقانه ابراز نماید و با توجه به حقوق دیگران حق خود را بگیرد و به حقوق و شخصیت دیگران نیز احترام بگذارد(البرتی و امونز،1982نقل از ساندرز،2000).
طبق دیدگاه های متداول در جامعه فرد گرا،رفتار ابراز وجود مندانه منجر به ایجاد تساوی در ارتباطات انسانی می گردد و فرد را قادر می سازد تا بر اساس علایقش عمل کتد(آلبرتی وامونز،2001،نقل از هارجی و دیکسون،2008).
به اعتقاد لانگ و جاکوبوسکی(1972،نقل از هارجی و دیکسون،2008)ابراز وجود شامل اصرار و پافشاری بر حقوق فردی و بیان افکار،احساسات و باورها به صورت مستقیم،صادقانه و به طریقی مناسب است،به گونه ای که به حقوق افراد دیگر نیز احترام گذاشته شود.همچنین ابراز وجود یک ویژگی رفتاری است که مشخصه آن رفتار اجتاعی مثبت به منظور دفاع از حق یا رسیدن به حق است.ابراز وجود را باید به صورت یک طیف در نظر گرفت که در یک سوی آن رفتار منفعلانه و در سوی دیگر رفتار پرخاشگرانه قرار دارد.حالت قاطعانه و تمایل به ابراز وجود،نه تنها ابراز صحیح خشم و تحریکات دیگر را در بر می گیرد،بلکه همه نوع احساسات گرم و شدیدا محبت آمیز را نیز شامل می شود(آلبرتی و امونز،1385).
(جوارد1971،مورد1968،نقل جونز،2000) مطرح می کنند که توانایی در بیان احساسات،نیاز ها و آرزوها به اشخاص مهم در زندگی،به عنوان یک عامل مهم در سلامت روان محسوب می شود و جوارد بر این باور است افرادی که اطلاعات روشنی در مورد خودشان به دیگران نمی دهند،نه تنها خودشان را از دیگران دور می کنند،بلکه آنها نمی توانند خودشان را از طریق ارتباط دو طرفه و واکنش دیگران بشناسند."مورر"پیشنهاد می کند که ابراز احساس به اشخاص صمیمی،تنش را کاهش داده و از ایجاد احساسات منفی جلوگیری می کند و توانایی ابراز وجود یک روش انتقال احساس و نیاز،به شکل مثبت و بی ضرر است.این نوع ارتباط،پیام های مستقیمی در مورد نیاز ها و امیال به افراد می دهد که در پیش گیری و اصلاح سوء تعبیر ها مفید می باشد.
سبک های پاسخ
برای درک کامل مفهوم ابراز وجود کافی است تمایز بین سبک های پاسخ دهی را از سایر روش های پاسخ دادن را بررسی کنیم.در اینجا سه سبک ارتباطی یعنی سبک غیر ابراز مندانه،سبک ابراز مندانه و پرخاشگرانه را از نظر می گذرانیم.
سبک غیر ابراز مندانه
پاسخ های غیر ابراز مندانه شامل بیان خود به صورت رفتارهای خود فراموشی و پوزش خواهانه می باشند که در این صورت افکار،احساسات و حقوق فردی می تواند به راحتی نادیده گرفته شود(هارجی و دیکسون،2000)،افراد دارای این سبک ارتباطی،تمایل دارند که از تعارض در همه شرایط جلوگیری کنند. این افراد نگرانی ها،را درونی می کنند تا خود را به خطر بیندازند.اعتقاد زیربنایی این افراد آن است که نیاز های افراد دیگر،مهم تر از نیاز های خودشان می باشند و اگر افراد نیاز های خودش را بر آورده کند،دیگران او را طرد خواهند کرد.
در این سبک ارتباطی افراد معمولا دچار حالات زیر می شوند:
-تردید ها و طفره رفتن ها
-موافقت با عقاید دیگران بدون توجه به احساسات شخصی
-بیان نکردن عقاید خود
-فقدان اعتماد به نفس
-ارزش های دیگران را مهم تر از ارزش های خود در نظر گرفتن(هارجی و دیکسون،2000).
سبک پرخاشگرانه
در پاسخ های پرخاشگرانه،ظاهرا هیچ نوع احساس همدردی و درک افراد دیگر در آن موقعیت وجود ندارد.گرچه در اولین نظر ممکن است مشهود نباشد،ولی فرد پرخاشگر عزت نفس پایینی دارد.چنین فردی نمی تواند به دیگران اهمیت و یا فرصت دهد.(ریس و گراهام،1991؛نقل از ساندرز،2000).
پاسخ های پرخاشگرانه به صورت استفاده از درخواست ها،دستور های رک و بی پرده،تهدیدها،استهزاء یا بد رفتاری با دیگران،حقوق افراد دیگر را نقض می کند(هارجی و دیکسون،2000).این افراد از تهدید و کنترل در بر آوردن نیاز هایشان استفاده می کنند و با سایرین به صورت بی ادبانه و صدمه زننده ارتباط برقرار می کنند.اعتقاد زیربنایی این افراد آن است که قدرت و کنترل تنها راهی است که نیاز هایشان را از آن طریق می توانند بر آورده کنند.
لحن این افراد خشم آلود است و رفتاری خصمانه دارند،این افراد فرصت ها را فقط برای رشد خود و با نادیده گرفتن دیگران به کار می گیرند،نسبت به انتقاد بی نهایت حساس هستند و مستعد به احساس طرد
شدگی می باشند،آنها تلاش می کنند تا حرف آخر را برای هر موضوعی داشته باشند،اغلب اغتشاش و نزاع ایجاد می کنند بدون آنکه ردپایی از خود به جای بگذارند.
ویژگی های افراد دارای این سبک ارتباطی بدین شرح می باشد:
-صحبت با صدای بلند و خشن
-خصمانه نگاه کردن به دیگران
-صحبت در رابطه با اتفاقات گذشته به صورت ملامت کننده و تحقیر آمیز
-بیان تند و خود خواهانه احساسات و عقاید در یک الگوی تعصبی
-ارزش های خود را مهم تر از ارزش های دیگران قلمداد کردن
-صدمه زدن به دیگران برای اجتناب از صدمه شخصی(هارجی و دیکسون،2000).
سبک ابراز مندانه
پاسخ های ابراز مندانه شامل پافشاری برای حقوق فرد می باشد،در حالیکه به حقوق سایر افراد نیز توجه دارد(هارجی و دیکسون،2000).طبق مطالعات انجام شده در جوامع غربی که بر فردیت و رشد فردی متمرکز است،افرادی که ابراز وجود دارند،درجات بالایی از اعتماد به نفس و حرمت به نفس را نشان می دهند،شاد هستند و می توانند به نحوی شایسته،احساساتشان را ابراز کنند و از جملاتی نظیر:"این من هستم؛این آن چیزی است که من می خواهم،این علت آن چیزی است که من می خواهم"استفاده می کنند و به راحتی ضعف هایشان را می پذیرند(آزیس و همکاران،2006نقل از قربانی1391).بر اساس این باور که هر کدام از ما مسئول حل مشکلاتمان هستیم،عمل می کنند.در برابر انتقاد ها،با رفتار های ضد حمله،افکار یا احساس اضطراب و نا توانی عکس العمل نشان نمی دهند و به آنچه دیگران می گویند،خوب گوش می دهند.این سبک ارتباط شامل:
-پاسخ به صورت خود انگیخته
-توجه به دیگر افراد
-بیان موضوع اصلی
-بیان بی پرده و با اطمینان احساسات و عقاید
-ارزش مساوی دادن به خود و دیگران
-آمادگی برای شنیدن عقاید و نظرات دیگران
-صدمه نزدن به خود و دیگران(هارجی و دیکسون،2000).
مقایسه سه سبک پاسخ دهی
براساس دیدگاه های روان تحلیل گری،ابراز وجود و پرخاشگری متعلق به دو نظام انگیزشی می باشند که یکی بر رفتار های منطقی(ابراز وجود) و دیگری بر رفتارهای غیر منطقی و خود آگاهانه(پرخاشگرانه)تاکید دارد(فسیج،1998،نقل از هارجی و دیکسون،2000).بسیاری از نظریه های این طبقه بندی های پاسخ را در شدت متفاوت می دانند و در نتیجه(مک کارتان،2001،نقل از هارجی و دیکسون،2008)آنها این سبک های رفتاری را به صورت نقاطی روی یک پیوستار در نظر گرفته اند.اا نمودار انواع سبکهای پاسخ دهی.
رفتار پرخاشگرانه و غیر ابراز مندانه در دو طرف این پیوستار و ابراز وجود در نقطه میانی این پیوستار قرار دارد و معمولا مناسب ترین شکل رفتار"سبک ابرازمندانه "است.
افراد پرخاشگر تمایل دارند به صورت سرسختانه(سازش ناپذیر)،سلطه جویانه و فاقد خود کنترلی رفتار کنند.آنها ممکن است دیگران را تهدید کنند و در آنها ایجاد ترس کنند.
از طرف دیگر،افراد با سبک پاسخدهی غیر ابراز مندانه فاقد صراحت لهجه هستند و به راحتی دست نشانده کسی می شوند که آنها را فریب داده است و در نتیجه به کرات احساس نارضایتی از زندگی شان می کنند و در دستیابی به هدف های شخصی شان شکست می خورند و کمتر به دیگران اعتماد می کنند(هارجی و دیکسون،2000،).
افراد با سبک ابراز مند تمایل دارند احساس کنترل بیشتری بر خود داشته باشند،از ارتباطشان با دیگران بیشتر راضی هستند و بیشتر از افراد دو سبک دیگر،به هدف های خود دست می یابند،در حضور جوامع فرد گرا احترام و اعتماد بیشتری نیز از سوی دیگران کسب می کنند(هارجی و دیکسون،2000).
لیز(2000،نقل از یار محمدی و همکاران،1383)پیوستار ابراز وجود-عدم ابراز وجود را به پیوستار وابسته-ناوابسته(متکی به دیگران-مستقل از دیگران)وصل کرد.بدین صورت چهار سبک رفتاری را ایجاد کرد،آنهایی که ابرازمند و وابسته هستند،اصطلاحا افرادی گروه مدار می شوند که فقط در زمان لازم از رفتار ابراز مندانه استفاده می کنند و در جایی که ارتباطات خوب و پسندیده ارزش بالایی داشته باشد،از این رفتار استفاده نمی کنند.از طرف دیگر،افراد ابرازمندی که ناوابسته هستند،ملاحضه ای در قبال روابط دوستانه ندارند و مهارت های ابراز وجود را برای کنترل دیگران استفاده می کنند.افراد با عدم ابراز وجود،که وابسته نیز هستند به صورت وظیفه مدار معرفی می شوند و دوست دارند با دیگران هماهنگ باشند و آنچه دیگران دوست دارند انجام دهند.آنهایی که هم عدم ابراز وجود دارند و هم نا وابسته اند،از تعاملات با دیگران کناره گیری می کنند(هارجی و دیکسون،2000).
ویژگی های رفتار ابراز وجود مندانه
رفتار ابراز مندانه،ویژگی هایی دارد و افراد دارای این خصوصیات،از مهارتهای کلامی و غیر کلامی خاصی برخوردارند،این ویژگی ها عبارتند از:
1-رد کردن تقاضا های غیرمنطقی بدون اضطراب و ناراحتی
2-بیان کردن برخی محدودیت های شخصی،نظیر پذیرفتن بی اطلاعی در برخی زمینه ها،آمادگی برای مورد تایید قرار نگرفتن،پذیرفتن اینکه تقاضاهای فرد رد شود یا پاسخ نه بشنود،
3-آغازشگری در تعامل های اجتماعی و شروع به صحبت کردن با غریبه ها،
4-بیان احساسات مثبت،پذیرش تمجید نسبت به خود،احساس راحتی در ارتباط با غیرهمجنس،
5-انتقاد،رفتار مخالفت جویانه،پافشاری بر عقیده،اعتراض کردن
6-پذیرش تفاوت با دیگران،درخواست کردن تغییر رفتار از دیگران،مقاومت در مقابل تحمیل ارزشها
7-ارائه نظر منفی،توانایی در جواب گفتن"نه"در صورت نیاز
8-پذیرفتن مسئولیت تصمیمات فعالیت های خود و بالاخره
9-کمک به حل مشکلات اجتماعی خاص و جلوگیری از طرد شدن از اجتماع(جونز،2000).
مولفه های ابراز وجود
ابراز وجود از دو مولفه اصلی که شامل:مولفه های رفتاری آشکار،ابراز وجود و مولفه های رفتاری پنهان ابراز وجود است،تشکیل شده است که به قرار زیر است.
مولفه های رفتار آشکار ابراز وجود
-محتوا: رفتار کلامی که ابراز وجود را شامل می شود،یا آن چیزی که فرد به دیگران می گوید.
مولفه های فرا زبانی:ویژگی های صوتی رفتار کلامی،یا چگونگی صدای فرد ابرازمند(هارجی و همکاران2000).
فرایند:روشی است که پاسخ ابراز مندانه می تواند به موفقیت های سرنوشت ساز منتقل شود(هارجی و دیکسون،2000).
پاسخ های غیرکلامی:حرکات بدنی و بیان چهره ای که با رفتار کلامی همراه شود،یا اینکه چگونه فرد از نظر ظاهری ابراز وجود می کند.
مهارت های پردازش:مهارتهای به موقع حاضر شدن،آغاز کردن گفتگو،و اینکه چطور فردی که ابراز مند است در فرایند تعامل متقابل رفتار می کند.که در ادامه به توضیح این مولفه ها خواهیم پرداخت.
-محتوا
محتوای کلامی ابراز وجود می تواند به دو طبقه تقسیم شود.
الف).بیان حقوق ب).جزئیات(شرح و بسط دادن).
الف)بیان حقوق:بیان حقوق محور هر ابراز مندی می باشد،اظهارات بیان کننده حقوق،مستقیم،خاص و پر از احترام هستند.یک جمله مستقیم پیامی گویا،صادقانه و روشن را در بر می گیرد که احساسات،آرزوها،ادراکات یا عقاید مربوط را توصیف می کند.
ب)بیان جزئیات(شرح و بسط دادن):مولفه های شرح و بسط دادن به صورت زیر طبقه بندی می شود:
1-تفسیر کوتاه،صادقانه و غیر دفاعی برای بیان حقوق
2-درک اثرات بیان حقوق روی شخص دیگر
3-تحسین یا اظهار نظر مثبت که به سمت شخصی دیگر هدایت شود
4-یک معذرت خواهی کوتاه به خاطر ناراحتی یا نارضایتی که از بیان حقوق نتیجه خواهد شد.
5-تلاش برای رسیدن به توافق که حقوق مشروع(درست) در تعارض هستند
شماری مفهوم توضیحی همراه با یک عبارت ابراز مندانه وجود دارد که لیهان و اگان 1979 و راکوس،1997،نقل ازساندرز،2000)مطرح کرده اند.
خلاصه ای از این عبارت ها را در ارتباط با یک پاسخ ابراز مندانه آورده شده است.این عبارت های مفهومی،می تواند آشکارا برای ملایم کردن ابراز وجود و ایجاد تمایز بین پاسخ های ابراز مندانه و پرخاشگرانه تلفیق شوند.هدف مهم آنها حفظ و نگهداری ارتباط دو طرفه افراد می باشد.
مولفه های توصیفی در گزاره های ابراز وجود(لینهان و اگان،1979 و راکوس1997،نقل از جونز2000).
-یک تاخیر کوتاه یا یک مکث مختصر،قبل از پاسخ دادن،چنانچه این امتناع به صورت زننده و خشن به نظر نیاید.
-یک وصف برای قدردانی و یا تمجید برای ایجاد محبت و ایجاد تعارف
-یک توصیف برای الزام در نشان دادن خود فرد(من باید تلاش کنم تا کارم را قبل از وقت ناهار تمام کنم).
-نشان دادن همدلی با دیگران(من می دانم شما به آینده می نگرید).
-یک عذرخواهی کوتاه برای پیامد های نتایج(متاسفم شما به ناهار نرسیدید).
مولفه های فرا زبانی:
-نهفتگی
-طول مدت پاسخ
-فصاحت و روانی کلامی
-بلندی صدا
-آهنگ صوت
-قاطعیت
فرایند:
روشی است که پاسخ های ابراز مندانه می تواند به موفقیت های سرنوشت ساز منتقل شود.بنابراین تنظیم زمان بیانیه ها و پاسخ های غیر کلامی ضروری است.اگرچه یک تغییر جزئی در امتناع آغازشگری مهم است،پاسخ های ابراز مندانه باید بدون مکث های طولانی ارائه شود،زیرا اگر کسی در حین صحبت مکث کند،شنونده ممکن است نفهمد که آیا صحبت تمام شده است یا خیر. از این جهت ممکن است به طور آگاهانه یا نا آگاهانه بعنوان یک فن برخورد"پرخاشگر-منفعلانه"از آن استفاده کرد(ریس و گراهام،1991؛نقل از حاج حسنی،1391).
مهارت های کنترل محرک نیز مهم هستند.این مهارتها به دستکاری محیط یا افراد دیگر برای ایجاد پاسخ ابراز مندانه موفقیت آمیزتر،اطلاق می شود.برای مثال از کسی درخواست می کنید که در اتاق شما بایستد به جای اینکه در یک راهرو به بحث بپردازد،زیرا شما در اتاقتان راحت تر هستید،احساساتتان نسبت به مکانی که او در آن قرار دارد و در چگونگی پاسخ دادن او بسیار مهم است.
استفاده از تقویت نیز به سه دلیل مهم است.اول اینکه پاداش دادن به افراد دیگر در واقع استفاده مثبت از ابراز وجود است،کسی که یک تکلیف را خوب انجام می دهد،حق دارد انتظار پاداش داشته باشد.دوم اینکه پاداش در کاهش هر احساس منفی که از ابراز وجود جلوگیری می کند،موثر می باشد.سوم اینکه پاداش کمک می کند که افراد دیگر به طور مناسب برای آینده اشان تصمیم بگیرند و رفتار کنند(جونز،2000).
-سطوح متعادل تماس چشمی
-استفاده از حالتهای آرام طی صحبت
-خوب گوش کردن
-ایستادن به صورت صاف و عمودی با جهت مستقیم بودن
-فاصله بین فردی در حد متوسط
-اجتناب از حالتهای نامناسب مربوط به صورت
مهارت های پردازش
-پیش قدم شدن و پافشاری
-زمانبندی پاسخ:به اعتقاد(اتلر1975،نقل ازساندرز،2000)افراد جرات مند بیشتر از افراد غیرجرات مند صحبت می کنند و در لحظات مناسب اجتماعی سکوت می کنند و زمانی که دعوت به صحبت می شوند به طور ابرازمندانه پاسخ می دهند.
مولفه های پنهان ابراز وجود
منظور از مولفه های پنهان رفتار ابراز وجود،مهارت های شناختی هستند.این مهارت های شناختی،مولفه های اصلی در مورد مهارت های اجتماعی هستند و آنها به فرد اجازه می دهند که اطلاعات را طبقه بندی و دستکاری کنند و برای خودگردانی آگاهانه رفتار،ضروری هستند(کپاران و همکاران،2009 نقل از یار محمدی،1383).
این مولفه های شناختی عبارتند از:
دانش:برای ابراز وجود فرد باید از حقوق خود و نحوه احقاق آنها با خبر باشد.
در بیان حقوق بشر برای ابراز وجود ،افراد،به ویژه در جوامع فرد گرا،با تاکید بر حقوق فردی باید از دانش حق کنترل بدن،وقت و دارایی،حق آزادی انتخاب و حق خیال پردازی برخوردار باشد.
جملات خود گویی:مایکنبام،باتلر و گراسون(1981،نقل از هارجی و دیکسون،2000)بر این نکته تاکید کردند که "گفت گوی درونی منفی"طبقه ای از شناخت هاست که با پاسخ دهی شایسته اجتماعی تداخل می یابد.جملات منفی با جملات زیر نشان داده می شوند:
اگر صحبت کنم دستپاچه و شرمنده خواهم شد.
او مرا دوست نخواهد داشت مگر اینکه با او موافق باشم.
جملات خود گویی مثبت جملاتی نظیر جملات زیر می باشند:
"عقاید من با ارزش هستند"
"من حق دارم در کارم ابراز وجود کنم".
انتظارات:انتظار یک رفتار شناختی است که پیش بینی خاصی درباره عملکرد در یک موقعیت ویژه را ایجاد می کند.افراد دارای مهارت ابراز وجود نسبت به افرادی که فاقد ابراز وجود هستند،انتظار دارند که ابراز وجود نتایج کوتاه مدت مثبت بیشتری را تولید کند تا اثرات منفی."
باورهای فلسفی:باورهایی که به طور مستقیم با ابراز وجود در ارتباطند عبارتند از:
الف)پذیرش ناکامل بودن:من انسان هستم و جهانم خیلی پیچیده است،بنابراین ممکن است حتی زمانی که موقعیت برایم بسیار مهم است،از من نیز اشتباهاتی سر بزند.
ب)پذیرش عدم تایید اولیه:راهی وجود ندارد که من بتوانم همیشه از کسانی که برایم مهم هستند راضی باشم،حتی نیازهای آنها را زودتر از نیازهای خود برآورده کنم،زیرا جهان خیلی پیچیده است و خیلی ناپایدار.
پ)فاجعه آمیز نبودن:پیامد های منفی ناگوار،ناراحت کننده،ناخوشایند و یا شاید بد هستند،اما وحشتناک،فاجعه آمیز،افتضاح یا غیر قابل تحمل نیستند.من سعی خواهم کرد مشکلات را در زمان ممکن حل کنم و حتی زمانی که تغییر امکانپذیر نباشد،من با آن سازگار می شوم.
ت)فعالیت:فعالیت باعث می شود احتمال رسیدن به آرزوهایم افزایش یابد.
ث)خود ارزشی:من حقوقی مساوی حقوق دیگران دارم،نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر(هارجی2000).
مهارت های ادراک اجتماعی:درک دقیق و همدلی کردن دو مهارت شناختی متمایز از یکدیگرند که در ادراک روابط بین فردی دخالت دارند،افراد غیر جرات مند در مهارت ادراک دقیق نقص دارند و نسبت به نشانه های بیرونی،حساسیت خیلی کمی دارند.در مقابل افراد ابراز مند توجه بیشتری به نشانه های عینی نشان می دهند.
مهارت های حل مسئله ی بین فردی:ترتیب حل مسئله شامل شناخت مسئله،تعریف مسئله و فرمول بندی کردن آن،تولید مجموعه ای پاسخ،تصمیم گیری(ارزیابی انتخاب ها و با در نظر گرفتن نتایج احتمالی آنها)و اجرای راه حل و ارزیابی است.همچنین مهارت های حل مسئله نقش مهمی در ابراز وجود به عهده دارند،به خصوص زمانی که رفتار به صورت زنجیره ای از پاسخ های آشکار و پنهان مطرح شده باشد.
در حقیقت مهارت های حل مسئله راهی را ایجاد می کند تا پیچیدگی های ذهنی به صورت عملی و قابل مشاهده در آیند.
مهارت های بازبینی خود:در برگیرنده محرک هایی است که می توانند رفتارها،هیجانات یا شناخت ها را در بر گیرند(هارجی و دیکسون،2000).
تاریخچه تحول و اصول نظری آموزش مهارت های جرات ورزی
بدیهی است که رفتار مبتنی بر ابراز وجود را کسی ابداع نکرده است بلکه بسیار پیش از آنکه این واژه به آن اطلاق شود،بخشی از رفتار انسان بوده است.تاریخچه آموزش مهارت های جرات ورزی در روان شناسی رفتارگرایانه ریشه دارد،یعنی در کارهای پاولف،سالتر و ولپی.بعدها افرادی چون آلبرتی،امونز،لازاروس آن را توسعه دادند.این پدیده تازه،شامل مشاهده،جداسازی،تحلیل و طبقه بندی رفتارهای مبتنی بر ابراز وجود است.پس از آن،فنون موثر آموزش این رفتارها تکامل یافت.
برای درک تاریخچه و تحول آموزش مهارت های جرات ورزی،نخست باید نظریه فیزیولوژیست روسی(ایوان پاولف1849-1939نقل از عباسی نیا،1387)را مورد توجه قرار دهیم.پاولف کسی است که آغازگر تحقیقات گسترده در مورد ماهیت و عملکرد نظام عصبی است.او به عنوان زیست شناس به شیوه هایی که موجود زنده را با محیط خود سازگار می کند علاقه مند بود.در جانداران تکامل یافته تر از جمله انسان،یکی از روشهای انجام این کار به وسیله نظام عصبی انجام می گیرد.همچنان که محیط تغییر می کند،فرد نیز باید تغییر کند،در غیر این صورت ممکن است با مشکلاتی مواجه شود.اندرو سالتر(1949،نقل از عباسی نیا،1387)اثر کلاسیک خود در مورد رفتار درمانی را تحت عنوان(درمان از طریق بازتاب شرطی شده)نوشت.وی از مفاهیم تهییج و بازدار ی پاولفی توام با وجوه دیگر نظریه یادگیری برای توصیف درمان های موثر رفتاری انواع اختلالات،استفاده نمود.هدف سالتر افزایش رفتار تهییج آمیز انسان است که او را قادر می سازد به طور موثرتری با محیط خود تعامل کند و شیوه های موثرتر تعامل را بیاموزد.همچنانکه فرد ابراز وجود بیشتری از خود نشان می دهد،افزایش رفتارهای تهییج آمیز منجر به فزونی احساسات تهییج آمیز در وی می شود.اما سالتر(1949)در نظریه اش از اصطلاح ابراز وجود استفاده نکرد.جوزف ولپی(1958،نقل ازعباسی نیا،1387)اولین کسی بود که اصطلاح ابراز وجود را در این رشته به کار برد.ولپی دریافت که فرد نمی تواند دو حالت هیجانی متناقض را در یک زمان تجربه کند.از این رو فرد نمی تواند همزمان هم آرمیده و هم مضطرب باشد،به این مکانیسم "اصل بازداری دو جانبه"می گویند.ولپی مراجعان خود را تشویق به تن آرامی می کرد و به آنها راههای مواجهه با محرکهای اضطراب انگیز را نشان می داد.آشکار شد که اثر آن خیلی بیشتر از روشی است که فر د فقط سعی می کند مضطرب نباشد.به عبارت دیگر،آسانتر آن است چیزی باشیم،تا سعی کنیم چیزی نباشیم.این فن رفتاری"حساسیت زدایی منظم"نامیده می شود که با اثر خاص خود در درمان موقعیت های هراس آور مورد استفاده قرار می گیرد.
به همین منوال،ولپی(1958)نشان داد که در شرایط اضطراب زا،جسورانه رفتار کردن باعث بازداری اضطراب می شود.ضمنا درمانجو در می یابد که در چنین شرایطی رفتار مبتنی بر ابراز وجود آسان تر است.این شیوه رفتاری بسیار خلاقانه است.ما با اضطراب نمی جنگیم،فقط جسورانه رفتار می کنیم و با کمال تعجب اضطراب از بین می رود.ولپی(1958)ابراز خشم،محبت و رضایت را به عنوان پاسخ های جسارت آمیزی دانست.
آلبرتی و امونز(1974)تحت تاثیر رویکرد انسانگرایانه کارل راجرز(1961،نقل از عباسی نیا،1387)و فنون رفتاری ولپی(1958) قرار گرفتند.آنها ممکن است مدعی باشند که جزء اولین کسانی هستند که ابراز وجود را به عنوان یک مفهوم رفتاری-انسان گرایانه برای کمک به افراد در به دست آوردن حقوق خود،ارائه نمودند.آنان اهمیت رشد عزت نفس و همچنین گنجاندن ابراز احساسات مثبت را به عنوان قسمتی از آموزش مهارت های جرات ورزی مورد تاکید قرار می دهند.
آرنولد لازاروس(1971)"رفتار درمانی گسترده"خود را که شامل رویکردهای انسانگرایانه و رفتاری است،ارائه نمود.ولی ابراز وجود را فقط پافشاری برای احقاق حق می داند،ضمنا ابراز محبت،احساسات،رضایت و سایر احساسات مثبت را نیز به عنوان بخشی از"آزادی هیجانی در ابراز احساسات"که می توانند آموخته شوند،می پذیرد.
ریس و گراهام(1991نقل از جونز،2000)در کتاب آموزش ابراز وجود خود می نویسند:"در حال حاضر هیچ تعریفی از رفتار مبتنی بر ابراز وجود که مورد توافق کلی باشد وجود ندارد،از این رو انجام پژوهشهایی در خصوص اثر بخشی و مبانی نظری آموزش مهارت های جرات ورزی کار دشوارتری است.در واقع،در عمل آموزشگران مختلف شیوه های بسیار متفاوتی را به کار می برند،.
پژوهشهای کنترل شده،هاسل،کلی،بلاک (1957)ایسلر،هرسن و گراس(نقل از یار محمدی،13831973)،اطلاعات مفیدی را در آموزش جرات ورزی فر اهم کردند که در واقع مبنای پژوهش های به روز رفتار شناختی ابراز وجود می باشند.در فرایند تحول ابراز وجود،نظریه یادگیری اجتماعی نیز نقش عمده ای داشته است که در دهه ی 60تا70قرن بیستم توسط بندورا(1966،نقل از عباسی نیا،1387) و راتر(1954،نقل از عباسی نیا،1387) ارائه شده است.
جسارت داشتن ممکن است برای همه خوب باشد،اما برخی از افراد قادر نیستند فنون ابراز وجود را بیاموزند.از این رو مهارت های ارتباطی خاص و میزان معینی از اعتماد به نفس باید در مراجعان موجود باشد و اضطرابی نیز نداشته باشند تا بتوان آموزش مهارت های جرات ورزی را انجام داد.همچنین برخی از افراد ممکن است فنون ابراز وجود را به طور موفقیت آمیزی فراگیرند ولی نخواهند یا نتوانند آنها را خارج از محیط آموزشی به کار برند.به نظر ریس و گراهام(1991)این قبیل درمانجویان مشکلاتی در ابراز وجود ندارند بلکه مشکلات آنها بیشتر روانشناختی است.
آموزش مهارت های جرات ورزی اغلب همراه با آموزش فنون دیگر برای رشد فرد صورت می گیرد یا در پی آن می آید،برای مثال:
1-آگاهی از زبان بدنی که به استفاده از روش های درمانهای مبتنی بر اشارات بدنی منتهی می شود.
2-فراگیری ایفای نقش و سپس شرکت در پسیکودرام.
3-آگاهی از ادراکات سایر افراد و از آنجا شرکت در گروه های حساسیت و مواجهه.
4-نگریستن به موقعیت هایی که فرد در آن رفتار جسورانه داشته یا نداشته و سپس رواندرمانی سنتی.
فنونی که در آموزش مهارت های جرات ورزی تعلیم داده می شوند.در زمینه برنامه های زیر است:
1-ارتباط کلامی
2-ارتباط غیرکلامی
3-کاهش و کنترل اضطراب
4-کاهش و کنترل و تغییر جهت انرژی خشم
5-افزایش عزت نفس
6-آگاهی از خویشتن و دیگران در موقعیت های اجتماعی
7-آگاهی از هنجارهای اجتماعی و فرهنگی رفتار
این فنون را می توان زیر نظر متخصصان مربوطه یا به طور انفرادی یا در گروه های کوچک(آن طور که فکر می کنیم موثرتر است)آموزش داد.
حقوق و مسئولیت های ابراز وجود
یاد دادن یا یادگرفتن رفتار مبتنی بر ابراز وجود بر آن دلالت دارد که فرد حق انجام چنین کاری را دارد.ادعای این حق مبین موضع اخلاقی دیدگاه فرد نسبت به آزادی و حرمتی است که برای خود و دیگران قایل است.حق ابراز وجود یکی از حقوق اساسی بشر است.به طور طبیعی حق با مسئولیت توأم است.فرد عاقل مسئولیت دیدگاه های آزاد منشانه و انسان گرایانه خود را می پذیرد.در زیر تعدادی از حقوق بشر برای ابراز وجود را بر شمرده ایم.
حقوق بشر برای ابراز وجود
-حق انجام دادن هر کاری که ناقض حقوق دیگران نباشد
این یک حق اساسی است که چندین حق دیگر را در بر می گیرد.مشکل می توان باور کرد ما حق داریم آن طور که دوست داریم عمل کنیم و پیامد های آن را بپذیریم،تا جایی که به حقوق دیگران لطمه وارد نشود.
متاسفانه روشن نیست چه چیزی حقوق دیگران را نقض می کند.دیدگاه های کلی افراد یک جامعه دائما در حال تغییر است،اما یک دیدگاه کلی،حقی برای انسان به وجود نمی آورد.به عنوان مثال،زمانی سیگار کشیدن در کشور ما ایران به طور کلی رفتاری پذیرفته شده بود حال،به دلیل اینکه این رفتار به حقوق دیگران لطمه می زند،کمتر قابل تحمل است.اگر اکنون این رفتار ناقض حقوق دیگران است،پس در آن زمان هم این چنین بوده است.بنابراین چه چیزی تغییر کرده است؟
-حق ابراز و عدم ابراز وجود
آموزش جرات ورزی به فرد این فرصت را می دهد که با محیط اطراف و دیگران به صورت متفاوت ارتباط برقرار کند."بهتر"از آن جهت که زندگی را همان طور که می خواهد می سازد،به اهداف خود می رسد و احترام شخصی خود را افزایش می دهد.روانشناسان توصیه می کنند که بایدی در کار نیست.حق هر فردی است که در این موقعیت های مختلف که انتخاب می کند ابراز وجود کند یا نکند.
-حق آزادی
وقتی همان کاری را که می خواهیم انجام می دهیم عمل جسورانه ای انجام داده ایم.نحوه ادراک افراد درباره خودشان متفاوت است.برخی احساس می کنند که به وسیله محیط،زندگی گذشته خود یا شرایط اقتصادی کنترل می شوند.همه این ها مهم هستند اما انتخاب نحوه عمل بر عهده فرد است و افراد جسور این گونه هستند.اگر انسان جسور باشد شرایط را در نظر می گیرد،اما آنها را کنترل کننده نمی داند و مسوولیت زندگی خود را به عهده می گیرد.
-حق تغییر کردن
مردم اغلب دیگران را به تغییر ترغیب می کنند و خصوصا به وجوهی از رفتار اشاره دارند که آنها را دوست ندارند و به نظرشان قابل اصلاح است.اگر چه وقتی از طریق آموزش،انتخاب یک شغل جدید و تصمیم به تغییر محل زندگی متحول شدیم یا در اثر روان درمانی یا تمرین های روحانی،بینش پیدا کردیم،ممکن است با مقاومت قابل توجهی از طرف همان افرادی که اول ما را تشویق به تغییر می کردند روبه رو شویم.
مقاومت دیگران در مقابل تغییر فرد اغلب زمانی رخ می دهد که ما تحت آموزش مهارت جرات ورزی هستیم.دوستان و خویشان شما ممکن است از"شمای جدید"انتقاد کنند و به شما بگویند که شخصیت جدید شما مورد پسند آنها نیست.خوشبختانه یکی از موضوع های خاص آموزش جرات ورزی یاد دادن فنونی برای برخورد با این نوع منفی گرایی است.
-حق کنترل بدن،وقت و دارایی
افراد در شکل و اندازه جسمانی،همچنین رنگ پوست و مو تفاوت زیادی باهم دارند.برخی از این ویژگی های مادرزادی هستند در حالیکه برخی دیگر بیانگر سبک زندگی ما می باشند.ما مطمئنا حق داریم مثلا با سبک زندگی،رژیم غذایی و ورزش،به دلخواه جسم خود را تغییر دهیم.کنترل خودمان حق ماست نه دیگران.
به همین نحو،برخلاف نصیحت دوستان و خویشاوندان که سفارش می کنند وقت خود را چگونه بگذرانیم،ما حق داریم وقت خود را هر طور که دوست داریم بگذرانیم.
کنترل دارایی در نگاه اول یک حق پذیرفته شده در یک جامعه مادی گرا است.این تصور به زودی وقتی دوستانمان بخواهند از ما کتاب،نوار و یا اتومبیل قرض بگیرند،یا وقتی خویشاوندانمان به بخشش پولمان اعتراض می کنند،پولی که آنها احساس می کنند اخلاقا حق آنان است،عوض می شود.
حق ابراز عقیده و نظر
آیا وقتی کودک بودید هرگز به شما گفته می شد"نباید آن حرف را جلو جمع یا فلان شخص نمی زدید" یا این طور فکر می کنی احمقی؟
ممکن است دیدگاه کودکانه هر فرد از نظر بزرگسالان خیلی ساده و یا در حد بسیار ناراحت کننده صحیح بوده باشد.بسیاری از انسانها در زندگی بزرگسالی هنوز آن پیام های منفی را در ذهن خود نگه داشته اند.بنابراین از ابراز عقیده و نظر خود،در جایی که احمقانه جلوه می کنند یا بیم دارند دیگران را دست کم بگیرند،وحشت دارند.حتی ممکن است.نسبت به این حق خود که اصلا می توانند عقاید و نظرهایی داشته باشند،شک کنند.اما انسان بودن به معنی داشتن عقیده و نظر است.ابراز عقیده جزئی از ماهیت انسانی ما و یک حق مسلم انسان هاست.(ریس و گرام2010).
بررسي متون:
اکنون در این قسمت مطالعاتی را که با متغیرهای پژوهش انجام شده اند آورده می شود. در تحقیقی صاحب الزمانی،نوروزی نیا(1388)مشخص کردند که آموزش ابراز وجود،باعث افزایش عزت نفس و قاطعیت در دانش آموزان می شود. حاج حسنی،پیر ساقی (1391)نشان دادند که بین ابراز وجود و آمادگی به اعتیاد در دانشجویان دختر رابطه معناداری وجود دارد. تابع بردار،طباطبایی (2010) در تحقیق خود نشان دادند که آموزش ابراز وجود می تواند در کاهش مشکلاتی که بعد از انتقال فرد به محیط دانشگاه و خوابگاه به وجود می آید،موثر باشد.
بهرامی،بنی هاشمیان (1388)مشخص کردند که آموزش ابراز وجود،عزت نفس دانش آموزان نابینا را افزایش می دهد و باعث بهبودی سلامت عمومی این دانش آمو.ان می گردد. موسوی زاده،سهرابی (1389)نشان دادند که آموزش ابراز وجود باعث افزایش رضایت زناشویی در زنان دانشجو می شود. دلاور،خسرو رشید (1383)نشان دادند که آموزش مهارت ابراز وجود در پیشگیری از ابتلا به مصرف سیگار در دانش آموزان موثر است. رنجبر کهن،سجادی نژاد (1389)نتیجه گرفتند که که می توان از آموزش مهارت های ابراز وجود به عنوان روشی در جهت افزایش بهداشت روانی دانشجویان رشته های پزشکی استفاده نمود.
جلالی،پور احمدی (1389)نتیجه گرفتند که آموزش مهارت ابراز وجود باعث افزایش عزت نفس و کاهش اضطراب و افسردگی در نوجوانان می شود. عمیدنیا،نیسی (1389)نتیجه گرفتند که بین ابراز وجود و سازگاری فردی و سازگاری اجتماعی دانشجویان رابطه ی مثبتی وجود دارد. اعتمادی،حاج حسنی(1391)در تحقیق خود نشان دادند که گشتالت درمانی و درمان شناختی –رفتاری ابراز وجود دانش آموزان را افزایش می دهد. ابوالقاسمی (1389) نتیجه گرفت که آموزش ابراز وجود و آموزش مصون سازی در برابر استرس باعث افزایش رضایت شغلی و کاهش فرسودگی شغلی می شود. دهکردی،دینانی(1389) نتیجه گرفتند که آموزش رویکرد مصون سازی در برابر فشار روانی و استرس باعث افزایش ابراز وجود در دختران معلول جسمی-حرکتی می شود.
میر صالحی (1388)نتیجه گرفت که آموزش ابراز وجود باعث ارتقاء جرأت مندی و عزت نفس در دانش آموزان کم جرأت می شود. قربانی و فاتحی زاده (1384)مشخص کردند که آموزش مهارت ابراز وجود باعث مصون سازی و کاهش گرایش نوجوانان به مواد مخدر می شود. حاج حسنی (1391 )مشخص کرد که ابراز وجود با آمادگی به اعتیاد در دختران دانشجو رابطه معکوس داردیار محمدی(1390) در تحقیق خود اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی را بر کاهش عود در مردان معتاد را مشخص کرد.در تحقیق دیگری توسط کمرزین(1391) اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر افزایش خودکارآمدی و بهبود علم اعتیاد مشخص شد.
یونسی و امیرجان(1387)نشان دادند که رواندرمانی مبتنی بر منابع شناخت خود بر افزایش احترام به نفس دختران دبیرستانی موثر است. ممقانی،یونسی،باقری،اسماعیلی(2011) نتیجه گرفتند که توانبخشی روانی مبتنی بر منابع شناخت خود باعث بهبود عزت نفس دختران نوجوان می شود. یونسی،محمدی(2004)در رابطه با تنظیم منابع شناخت خود جهت تغییر نگرش دانش آموزان نسبت اعتیاد مداخله ای را انجام دادند.در این پژوهش،توسط تشدید مقایسه اجتماعی(مقایسه با پایین تر از خود)دانش آموزان دبیرستانی تغییر نگرش محسوسی نسبت به اعتیاد نشان دادند.همچنین محققان بیان نمودند که توسط منابع شناخت خود و با تشدید فیدبک اجتماعی(پسخوراند های اجتماعی)می توان در قالب رویکرد نشر اطلاعات مدلی برای پیشگیری از اعتیاد داشت. خداياري فرد، سهرابي، شكوهي يكتا، غباري بناب، به پژوه، فقيهي، اكبري زردخانه، سعيد و عابديني، يونسي(1386)در پژوهشي با عنوان روان درمانگري و توان بخشي زندانيان و بررسي اثربخشي آن در زندان رجايي شهر، از تكنيك هاي منابع تكوين خود استفاده نمودند. نتايج نشان داد كه سازگار يهاي رواني اجتماعي در زندانيان افزايش یافته است.
منابع:
1-اتکینسون،ریتال،اتکینسون،ریچاردسی،(1994/1382)مترجمان،براهنی،محمدنقی،بیرشک،بهروز،زمینهروانشناسی هیلگارد،تهران،انتشارات رشد،چاپ نوزدهم
2-امیر جان،ساره،یونسی سید جلال(1387)، اثر بخشی مشاوره گروهی به شیوه منابع شناخت خود بر افزایش احترام به نفس دختران نوجوان دبیرستانی،فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی-سال یازدهم-شماره چهل
3-اون هارجی،ساندرزکریستین،دیکسون دیوید،تاون جونز (2000/1382(.،ترجمه فیروزبخت،مهرداد،بیگی خشایار مهارت های اجتماعی در ارتباطات میان فردی،تهران ،انتشارات رشد،چاپ دوم
4-براندن، ناتانيل 1998(. روانشناسي حرمت نفس. ترجمه جمـال هاشـمي(. تهـران: انتشـارات
شرکت سهامي انتشار
5-بروکی حسن(1390)،اثربخشي درمان شناختي-رفتاري بر افزايش خود كارآمدي و بهبود علائم اعتياد در
بيماران وابسته به مواد، فصلنامه اعتیاد پژوهی سوء مصرف مواد-سال پنجم-شماره بیستم-زمستان
6-بهاری فرشاد(1388) اعتیاد –مشاوره-و درمان،تهران،انتشارات دانژه
7-ﺑﻴﮕﺪﻟﻲ، اﻳﻤﺎن اﷲ؛ رﺿﺎﻳﻲ، ﻋﻠﻲ ﻣﺤﻤﺪ؛ رﺣﻴﻤﻴﺎن ﺑـﻮﮔﺮ، اﺳـﺤﻖ (1391). اﺧـﺘﻼﻻت رواﻧـﻲ ﺷـﺎﻳﻊ در ﺳـﻮء
ﻣﺼﺮف ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر. ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎي روان ﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ و ﻣﺸﺎوره، 93-107 ،3
8-ﺑﻴﺎﺑـــﺎﻧﮕﺮد، اﺳـــﻤﺎﻋﻴﻞ(1384).روﺷـــﻬﺎي اﻓـــﺰاﻳﺶ ﻋـــﺰت ﻧﻔـــﺲ در ﻛﻮدﻛﺎن.ﺗﻬﺮان:اﻧﺠﻤﻦ اوﻟﻴﺎء و ﻣﺮﺑﻴﺎن
9-پروچسکا جیمز او(2002/1385)ترجمه،سید محمدی،یحیی، مشاوره و رواندرمانی،تهران،انتشارات رشد
10-تاوان آندا،(1995)پژوهش توانایی اظهار وجود و قاطعیت،ترجمه پریسا نظیری و احمد مولایی.(1387)مشهد،آستان قدس رضوی
11-ﭘﮋوﻫــﺸﮕﺎه ﻋﻠــﻮم اﻧــﺴﺎﻧﻲ و ﻣﻄﺎﻟﻌــﺎت اﺟﺘﻤــﺎﻋﻲ ﺟﻬــﺎد داﻧــﺸﮕﺎﻫﻲ(1390).ﻃــﺮح ﻣﻠــﻲ ﺷــﻴﻮع ﺷﻨﺎﺳــﻲ ﻣــﺼﺮف ﻣــﻮاد ﻣﺨــﺪر در ﺑــﻴﻦ ﺷــﻬﺮوﻧﺪان ﺟﻤﻬــﻮر ي اﺳــﻼﻣﻲ اﻳــﺮان. دﻓﺘــﺮ ﺗﺤﻘﻴﻘــﺎت و آﻣــﻮزش ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری
12-حاج حسنی،مهرداد، (1391)، رابطه بین پرخاشگری،ابراز وجود و افسردگی با آمادگی به اعتیاد دردانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی،مجله دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی،سال سیزدهم،شماره سوم
13-حمید خاکباز،محمد حسن فرهادی(1392) بررسی رابطه افسردگی،اضطراب،و استرس با ابراز پرخاشگری در افراد وابسته به مصرف مواد مخدرفصلنامه توانبخشي، شماره 60
14-دباغی،پرویز،اصغر نژاد فرید،علی اصغرعاطفی،(1387)اثربخشی پیشگیری از عود بر پایه ذهن آگاهی در درمان وابستگی به مواد افیونی و سلامت روانی، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﺔ ﻋﻠﻤﻲ ﺳﻮء ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد،29-44 ،(7)2
15-دوستیان،یونس،اعظمی،یوسف(1391)، بررسی رابطه پرخاشگری و تکانشگری با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان پسر، مجله دانشکده بهداشت و انسیتو تحقیقات بهداشتی،دوره دهم،شماره سوم
16-دایجن چارلز،دوبلیو مایکل(1995/1383) مترجمان،رنجبر بایرامعلی، روان شناسی اعتیاد،تهران انتشارات روان،چاپ اول
17-دهقانی،محمود(1381)بررسی رابطه سبک های دلبستگی اعتیاد و نیمرخ روانی افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد در مراکز خود معرف استان بوشهر.پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
18-ریماز،شهناز(1388)،بررسی متغیر های مرتبط با عود سوء مصرف مواد در زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز منتخب درمان اعتیاد شهر تهران،مجله علوم پزشکی رازی،دوره بیستم،شماره107
19-زرگر،یدالله،رحیمی،طیبه(1391)،بررسی رابطه ي ساده و چندگانه ي بامدادگرایی و کیفیت خواب با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز
20-زرﮔـــﺮ، ي. ﻧﺠﺎرﻳـــﺎن، ب و ﻧﻌـــﺎﻣﻲ، ع. (1387). ﺑﺮرﺳـــﻲ راﺑﻄـــﺔ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ (ﻫﻴﺠﺎنﺧـﻮاﻫﻲ، اﺑـﺮاز وﺟـﻮد، ﺳﺮﺳـﺨﺘﻲروانﺷﻨﺎﺧﺘﻲ)، ﻧﮕﺮش ﻣﺬﻫﺒﻲ و رﺿﺎﻳﺖ زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺑﺎ آﻣـﺎدﮔﻲ ﺑـﻪاﻋﺘﻴﺎد ﺑﻪ ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر، ﻣﺠﻠﺔ ﻋﻠﻮم ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ و روانﺷﻨﺎﺳـﻲ داﻧﺸـﮕﺎه
ﺷﻬﻴﺪ ﭼﻤﺮان اﻫﻮاز، ﺷﻤﺎرة 1، ﺳﺎل 3، ص120ـ99.
21-زﻳﻨﺎﻟﻲ، ع. وﺣﺪت، ر و ﺣﺎﻣـﺪﻧﻴﺎ، ص. (1386). ﺑﺮرﺳـﻲ زﻣﻴﻨـﻪﻫـﺎي ﭘﻴﺶاﻋﺘﻴﺎدي ﻣﻌﺘﺎدان و ﻣﻘﺎﻳﺴﺔ آن ﺑﺎ اﻓﺮاد ﺳﺎﻟﻢ ﻏﻴﺮﻣﻌﺘﺎد، داﻧﺶ و ﭘﮋوﻫﺶ در روانﺷﻨﺎﺳﻲ، داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ واﺣﺪ ﺧﻮراﺳﮕﺎن، ﺷﻤﺎرة 33، ص 168ـ 149
22-ساعتچی محمود(1385) مشاوره و رواندر مانی،تهران،انتشارات ویرایش،چاپ سوم
23-ضیاءالدینی حسن،حسینی مهدی،نوکنی مصطفی(1384)، گروه درمانی برای معتادان ،تهران،انتشارات اندیشه آور،چاپ اول
24-ﺳﺨﺎﻭﺕ، ﺟﻌﻔﺮ. (۱۳۸۳). ﻋﻠﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻱ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ، ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﭘﻴﺎﻡ ﻧﻮﺭ.
25-ﺳﻮﺭﻱ، ﻋﻠﻲ. (۱۳۸۴). ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ، ﻣﺠﻠﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ. ۶۹،۷۸-۱۰۸
26-ﻓﺮاﻧﻜﻦ، ر.اي. (1384). اﻧﮕﻴـﺰش و ﻫﻴﺠـﺎن. ﺗﺮﺟﻤـﺔ ﺣﺴـﻦ ﺷـﻤﺲ،ﻏﻼﻣﺮﺿﺎ ﻣﺤﻤﻮدي و ﺳﻮزان اﻣﺎﻣﻲﭘﻮر، ﭼـﺎپ دوم، ﺗﻬـﺮان: ﻧﺸـﺮ ﻧﻲ. (ﺗﺎرﻳﺦ اﻧﺘﺸﺎر ﺑﻪ زﺑﺎن اﺻﻠﻲ 1988)
27-فهيمه پيرساقي ،محمد علي نظري ،حسن نادعلي پور(1393) اثربخشي درمان خود متمايز سازي بر ميزان ابراز وجود دانشجويان دختر دانشگاه علامه طباطبايي تهران فصلنامه مطالعات روانشناسي باليني، شماره 16،صص 19-34
28-قربانی مجید،صرامی حمید(1391) بررسي چهار دهه تحقيقات شيوع شناسي اعتياد در ايران
فصلنامه اعتياد پژوهي سوءمصرف مواد، سال هفتم، شماره بيست و ششم، تابستان 1392
29-فلاح سوکلانی،منیژه(1381).بررسی تاثیر حاشیه نشینی بر اعتیاد جوانان پسر معتاد15-28ساله ساکن در شهرک شهید بهشتی مشهد.پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
30-عباسی نیا،محمد(1387)تاثیر آموزش جرات ورزی در عزت نفس کودکان کم جرات پسر ناحیه یک قم.پایان نامه کار شناسی ارشد،دانشگاه علامه طباطبایی
31-علی،دلاور.خسرو ،رشید.(1383)نقش آموزش مهارت های ابراز وجود و حل مسئله در پیش گیری و کاهش مصرف سیگار دانش آموزان شهر تهران.مجله مطالعات روان شناختی،سال اول،شماره 1،دانشگاه الزهرا
32-عصمت نوحی،رقیه مهدی پور،منیر السادات نعمت اللهی، (1391)بررسی نقش خانواده در اعتیاد فرزندان از دیدگاه مادران دارای فرزند معتاد شهر کرمان،مجله سلامت و بهداشت اردبیل،دوره سوم،شماره دوم
33-عمر کیانی پور،اکرم پور زاد(1390)بررسی نقش عوامل موثر در ترک اعتیاد،فصلنامه اعتیاد پژوهشی سوء مصرف،مواد،سال ششم،شماره بیست و دوم.
34-کجباف،محمد باقر،رحیمی فاطمه،(1391)مقایسه انگیزه های فردی-اجتماعی معتادان در گروه های درمانی شهر اصفهان،مجله رویکرد های نوین آموزشی،سال ششم،شماره یک
35-لویز جودیت،دانا روبرت(1991/1380)،مترجمان کریمی علی،عتیق مهدی، اصول و کاربرد مشاوره در پیشگیری و درمان سوء مصرف مواد مخدر(جلد اول)،تهران،انتشارات اسپند هنر،چاپ اول
36-لوئیز،جودیت،ک.دانا،روبرت(1991/1385)،مترجمان،خادمی ابوالفضل،روشن رسول، مشاوره با معتادان،تهران،انتشارات رشد
37-ﻣﺴــﻌﻮد ﻧﻴــﺎ، اﺑــﺮاﻫﻴﻢ (1388). ﺑﺮرﺳــﻲ راﺑﻄــﻪ ﺑــﻴﻦ ﻋــﺰتﻧﻔــﺲ و اﺿــﻄﺮاب اﺟﺘﻤــﺎﻋﻲ در داﻧﺸــﺠﻮﻳﺎن دوره ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ. دوﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻋﻠﻤﻲ- ﭘﮋوﻫﺸﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺷﺎﻫﺪ، 11-26 ،(3)37.
38-ﻣﻼزاده، ﺟﻮاد و ﻋﺎﺷﻮري، اﺣﻤد (1388). ﺑﺮرﺳﻲ اﺛﺮﺑﺨﺸﻲ درﻣﺎن ﮔﺮوﻫﻲ ﺷﻨﺎﺧ ﻲ- رﻓﺘﺎر ي در ﭘﻴـﺸﮕﻴﺮي از ﻋﻮد و ﺑﻬﺒﻮد ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ اﻓﺮاد ﻣﻌﺘﺎد. داﻧﺸﻮر رﻓﺘﺎر، 1-12 ،(34)16
39-ملک پور مختار،قربانی بیژن،ت(1383)اثیر روش های تغییر نگرش و ابراز وجود بر عدم گرایش به مصرف مواد معتادان داوطلب،مجله دانش و پژوهش در روانشناسی،شماره بیستم،دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان
40-یار محمدی،رسول(1390)،اثر بخشی اجتماع درمان مدار بر ارتقاء مهارت های زندگی و کاهش عود در مردان معتاد،مجله علوم پزشکی کرمان،دوره هجدهم،شماره چهارم
41-مهرآر،امید(1390).اثربخشی آموزش گروهی مهارت های جرات ورزی بر ابراز وجود و عزت نفس دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی.پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
42-نظری،محمد علی.(1378)بررسی نقش تبلیغات در تغییر نگرش دانش آموزان منطقه16 تهران نسبت به اعتیاد.پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
43-یونسی سید جلال(1381)،آسیب شناسی و رواندرمانی گروهی از یونگ تا شونمن-تازه های رواندرمانی
44-يونسي، س ، جلال ( 1387 ) .درمان ناهنجاري رواني در كودكان و نوجوانان.تهران: انتشارات دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي
45-يونسي،جلال ،خداياري فرد، محمد .سهرابي، فرامرز .شكوهي يكتا، محسن . غباري بناب، باقر .به پژوه، احمد .فقيهي، علي نقي . اكبري زردخانه، سعيد .عابديني، ياسمين . (1386).روان درمانگري و توانبخشي زندانيان و بررسي اثربخشي آن در زندان رجایی شهر.سازمان زندان های استان تهران.
46-يونسي س، جلال. محمدي، محمدرضا ( 1385 ).رويكرد نشر اطلاعات،پيشگيري از اعتياد در نوجوانا ن.دانشور رفتار، شماره ارديبهشت ماه
1-Andrews, J. A. (2005). Substance abuse in girls.Handbook of behavioral and emotional problems in girls.NewYork: Kluwer Academic Press/Plenum.
2-Asetil.Y, Jouzefs.F,Cilchrist, L. D.; Sckike, S. P. 1987. "Skills Enhancement to Prevent Substance Abuse among American Indian Adolescents". International Journal of Addiction. September, 22(9), 896-79.
3-Bardo, M. T. Rabinson.G, Berich (1996). Psychobiology of novelty seeking and drug seeking behaviour. Behavioural Brain Research, 77(1–2), 23– 43.
4-Bandura, A. (1997). Self-efficacy: The Exercise of Control. New York, NY: W. H. Freeman.
5-Berown.M,. Amani F, Ahari, S, Azami A. Trend of drug abuse patterns in drug addiction centers during 1999-2004. Journal Ardabil of medical science. 2005; 3(5): 220-224.
6-Buzaret.H Muocha N Richrdsoon.D,de Dios, M.A., 1982. Adolescent Tobacco
use and Substance Abuse Teatment outcomes. Journal of Substance Abuse Treatment, 37(1), pp. 17-24.
7-Cooper, M. L, Frond, M. R , Russell, M. & Murder, P. (1995). Drinking to regulate positive and negative emotions. A motivational model use. Journal of Personality and Social Psychology , 69-990-1005.
8-Doolint.F, Fisher, M., Scott, S. R. (1996). Effectiveness study of two group models with substance abusing mentally ill (multi challenged) consumers. Journal of Alcohol & Drug Education, 52, 25-38.
9- Epstien, J. A , Botvin , G. J., Diaz, T., Willams , C., & Griffin, K. (2000).Aggression, victimization, and problem behavior among inner-city minority adolescent. Journal of Child and Adolescent Substance Abuse, 9, 51-66.
10-Eikel.K Stewart F، Mc. aulif ، Huesca RS, Cruz VMG, Encinas RMO, Pontoja GD. Early detection of risk factors associated with illegal drug use. Salud Mental;25(3):1-11.
11-Fagan, R. (1999). The use of required treatment for substance abusers. Substance Abuse , 20(4), 249– 261.
12-Faus.B Pinel.OL. Jackson R, Wernicke R, Haaga D.A.F. Hope as a predictor of entering substance abuse treatment. Addict Behaviors. 2003;28(1):13-28
13-Gambrill, E., Richey, C. (1975). An assertion inventory for use: In assessment and use. Behavior Therapy, 6,550-561.
14-Glantz, M. D., Weinberg, N. Z., Miner, L. L., &Colliver, J. D. (1999). The etiology of drug abuse: Mapping the paths. Drug abuse: Origins & interventions. Washington, DC: American Psychological Association.
15-Hansen EB, Breivik G. Sensation seeking as a predictor of positive and negative risk behaviour among adolescents. Personality and Individual Differences. 2001;30(4):627–40.
16-Hayatbakhsh, M. R., Najman, J. M., Williams, G. M., Bor, W., O`Callaghan, M.(2009). Multiple risk factor model predicting cannabis use and use disorders: A longitudinal study. The American Journal of Drug and Alcohol Abuse, 35,399-407.
17-Hechman.L, Veis.K, Li R, Milivojevic V, Kemp K, Hong K, Sinha R. Performance
monitoring and stop signal inhibition in abstinent patients with cocaine
dependence. Drug and alcohol dependence.1984;85(3):205–12.
18-Hunt W, Barnett LW, Branch LG.Relapse rates in addiction programs. J
Clin Psychol 1971; 27(4): 455-6
19-Jaff, A. (2005). Drug use and aggression: The effect of rumination and other person related variables. California State University Long Beach Psychology.
20-Joonze .H, Kadoort F,Maddi,S,R. (1986).Personality Theories. Acomparitive Analysis Brooks- Cole Publishing. USA.Pg 61.
21-Kerunk.V. Perkins.L.Branden, N. (2001). The psychology of self-esteem: a revolutionary approach to self-understanding that launched a new era in modern psychology. San Francisco: Jossey-Bass.P g 92.
22-Keroojer .N,Helmus, T. C., Downey, K.K., Arfken, C. L., Henderson, M. J., & 23-Schuster, C. R. (1981). Novelty seeking as a predictor of treatment retention for heroin dependent cocaine users.Drug and Alcohol Dependence, 61(3), 287– 295.
24-Schoneman.T.J.(1981).Report of the source of self knowledge.journal of personality.49-284-294.
25-Schoneman.T.J.college L and Taber L.E and Nash.D.L.(1984)children reports of self knowledge.journal of personality52(2)124-137.
26-Kanjer .R,Roberts, R. E., Roberts, C. R., & Xing, Y. (1971). Comorbidity of substance use disorders and other psychiatric disorders among adolescents: 27-Koortis .D,Fierro, M. (2009). Recovering From Substance Abuse: Support Groups For Gay And Lesbian Adults: A Grant Proposal. Unpublished Thesis for Master of Science. California State University
Evidence from an epidemiologic survey. Drug and Alcohol Dependence, 1 4-13
28-Koob, G. F. ( 1992). Neural mechanisms of drug reinforcement. Annals of the New York Academy of Sciences, 654,171– 191
29-Kaplan HI, Sadock BJ. Synopsis of psychiatry. 8 th ed. New York: Williams and Wilkins; 1998.
30-King, K. M., &Chassin, L. (2004). Mediating and moderating effects of adolescent behavioral under control and parenting in the prediction of drug use disorders in emerging adulthood. Psychology of Addictive Behaviors, 18, 239– 249.
31-Kloninjer .D,Glantz, M. D., Weinberg, N. Z., Miner, L. L., &Colliver, J. D. (1999). The etiology of drug abuse: Mapping the paths. Drug abuse: Origins & interventions. Washington, DC: American Psychological Association.
32-Kun. B. &Demetrovics, Z. (2010). Emotional intelligence and addictions: A systematic review. Substance Use & Misuse, 45, 1131– 1160.
33-Kuhat .Z،Cutter HS, Samaraweera A, Price B, Haskell D, Schaeffer C. Prediction of treatment effectiveness in a drug-free therapeutic community. Int J Addict 1977; 12(2-3): 301-21.
34-Leshner, A. L. (1998). Drug addiction research and the health of women. US National Institute of Health, Diane Publishing Co.
35-Liraud F, Verdoux H.( 2000). Which temperamental characteristics are associated with substance abuse in subjects with psychotic and mood disorders? Psychiatry Research, 93(1), 63– 72.
36-Mello.B Mendelson.N ، Grella CE, Hser YI, Huang YC. Mothers in substance abuse treatment: differences in characteristics based on involvement with child welfare services. Child Abuse Negl 2006 Jan30(1):55-73.
39-Mertoon .S, ,West, R. (2001). Theories of addiction. Addiction, 96, 3– 13.
40-Najman, M., Boor, N. & Willyamz, M. (2009). Multiple risk factor
Model predicting cannabis use and use disorders: a longitu dinal study. The American journal of drug and alcohol abuse, 35,6,399.
41- Nbakoow.k.Hafman F ,Friedmann, P.D., Saitz, S. and Samet, J.H., 1998. Management of adults recovering from alcohol or other drug problems
relapse prevention in primary care. JAMA, 15, pp. 1227-31.
42-Reteer .D,Simons-Morton, B. (1992). Social influences on adolescent substance use.American Journal of Health Behavior, 31(6), 672– 684.
43-Roberts, R. E., Roberts, C. R., & Xing, Y. (2007). Comorbidity of substance use disorders and other psychiatric disorders among adolescents: Evidence from an epidemiologic survey. Drug and Alcohol Dependence, 1 4-13
44-Sadock BJ, Sadock VA. Kaplan & Sadock comprehensive text book of
psychiatry. 7th ed. Philadelphia: lippincott. Williams & Wilkins; 1999.
45-Sait.T, Wilsoon .L,Coviello DM, Alterman AL, Cacciola JS, Rutherford MJ, Zanis DA. The role of family history in addiction severity and treatment response. Journal of Substance Abuse Treatment.1991; 26: 1 –11.
46-Sher .V, Levenson .J,Wills, T. A., Vaccaro, D., & Mcnamara, G. (1994). Novelity seeking, risk taking and related constructs as predictors of adolescent substance use. Journal of Substance Abuse, 6,1-20.
47-Terracciano, A., L¨ockenhoff, C. E., Crum, R. M., Bienvenu, J., & Costa, P. T. (2008). Five-factor model personality profiles of drug users. BMC Psychiatry, 8(22), 1– 10.
48-United Nation Office for Drug Control and Crime Prevention. (2008). World Report. New York. United Nation.
49-Weed, N., Butcher, N. J., Mckenna, T., & Ben-Porath, Y. (1992). New measures for assessing alcohol and other drug problems with MMPI-2, APS & AAS. Journal of Personality Assessment, 58,389-404.
50-West, R. (2001). Theories of addiction. Addiction, 96, 3– 13. Wilson, J. (1996). Striatal dopamine nerve terminal markers in human, chronic methamphetamine users. Nature Medicine, 2, 699-703
51-WHO. (2004). Promoting Mental Health: A Report of the World Health
Organization. Department of Mental Health, University of Melbouren
52-Wills, T. A., Vaccaro, D., & Mcnamara, G. (1994). Novelity seeking, risk taking and related constructs as predictors of adolescent substance use. Journal of Substance Abuse, 6,1-20.
53-Younesi, J. and Mohammaddi, M. (2004). Addiction against Addiction. Gulf international mental health conference.Kuwait.
54-Younesi,J.(1998).Study of psychosocial adjustment among physically disabled children and adolescent in relation to the development of bodyimage.Unpublished Ph.D Thesis. University of London.UK.