فصل دوم پایان نامه و پیشینه نظری مشروطی (docx) 22 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 22 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
دانشگاه قم
دانشكده ادبیات و علوم انسانی
پايان نامه دوره كارشناسي ارشد رشته روانشناسی تربیتی
عنوان:
مقایسه میزان خودکارآمدی و استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی در بین دانشجویان مشروط و غیر مشروط دانشگاه قم
استاد راهنما:
دکتر عباس حبیب زاده
نگارنده:
علی اکبری احمد محمودی
232029080200500بهار 1394
به نام پروردگار پاینده و جاوید
223456591630500
پیشکش به تمام کسانی که در گستره تاریخ، زندگی خود را فدای نگهداری و گسترش فرهنگ و تمدن ایران زمین کردند...
2234565656780500
تقدیر و تشکر
سپاس از آنِ پروردگار پاینده و جاویدی است که به ما توان و نیروی فراگیری دانش و کسب شناخت را داد.
از استاد گرامی جناب آقای دکتر عباس حبیب زاده که به سرانجام رساندن این پایان نامه بدون هدایت و راهنمایی ایشان مقدور نبود، کمال تشکر و سپاس گزاری را دارم.
2225040441007500
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان خودکارآمدی و استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی در دانشجویان مشروط و غیر مشروط دانشگاه قم است. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه تحقیق آن شامل تمام دانشجویان پسر مشروط (312 نفر) و عادی (4275 نفر) دانشگاه قم در سال 93-1392 بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 172 نفر به دست آمد. که این تعداد در گروه دانشجویان مشروط با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و در گروه غیر مشروط با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. در این پژوهش برای گرداوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران (1982) و همچنین پرسشنامه راهبردهای یادگیری کرمی (1381) استفاده شد. نتایج تجزیه تحلیل آماری داده ها که با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریناس چند متغیری(مانوا)، t مستقل، رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد، نشان دهنده این مطلب است که بین دانشجویان مشروط و غیر مشروط از نظر میزان خودکارآمدی و همچنین استفاده از راهبردهای فراشناختی تفاوت معناداری وجود دارد ولی از نظر استفاده از راهبردهای شناختی بین آن دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین توجه به مفهوم خودکارآمدی و افزایش استفاده از راهبردهای فراشناختی برای بالا بردن احتمال موفقیت تحصیلی دانشجویان ضروری به نظر می رسد.
کلید واژه: خودکارآمدی؛ راهبردهای شناختی و فراشناختی؛ دانشجویان مشروط؛ دانشجویان غیرمشروط؛ دانشگاه قم
فهرست مطالب
فصل دوم: پيشينه نظري و عملي پژوهش
2-4- مشروطی52
2-4-1-علل مشروطی52
2-4-1-1-عوامل فردی53
2-4-1-2-عوامل درون سازمانی55
2-4-1-3-عوامل برون سازمانی56
2ـ5 ـ پيشينه پژوهشی تحقيق58
2- 5 -1-1- پژوهشهاي صورت گرفته خارجي58
2- 5 -1-2- پژوهشهاي صورت گرفته داخلی59
2 ـ5 ـ 2ـ راهبردهای شناختی و فراشناختی60
2 ـ5 ـ 2ـ1 ـ پژوهش های صورت گرفته خارجی60
2 ـ2 ـ 2ـ2 ـ پژوهش های صورت گرفته داخلی63
2-6- نتیجه گیری65
منابع
مشروطی
1-7-4-1-تعريف مفهومی
مشروطی مفهومی است قراردادی که به کسب نمره میانگین کمتر از 12 برای دروس اخذ شده در یک ترم تحصیلی برای دانشجویان دوره کارشناسی و کمتر از 14 برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد اطلاق می گردد.
1-7-4-2-تعريف عملياتي
کسب نمره معدل دروس ترمی کمتر از 12 برای دانشجویان دوره کارشناسی و نمره معدل کمتر از 14 برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد به منزله و ملاک مشروطی آن دانشجویان می باشد.
2-4- مشروطی
مشروطی شرایطی است که در آن دانشجو در یک نیم سال تحصیلی نمره ای کمتر از نمره معیار کسب می کند که این نمره معیار در مقاطع مختلف تحصیلی دانشگاهی متفاوت می باشد. چنان که در مقطع کارشناسی معدل معیار 12 می باشد که اگر میانگین نمرات دانشجو در یک ترم تحصیلی کمتر از آن باشد، مشروط به حساب می آید. این نمره معیار در مقطع کارشناسی ارشد 14 و در مقطع دکتری 16 می باشد(آیین نامه آموزشی، 1376).
هر دانشجویی که در یک ترم تحصیلی مشروط شود، در ترم تحصیلی بعدی با محدودیت اخذ واحد های درسی روبرو می شود.
2-4-1-علل مشروطی
مطالعات و پژوهش هاي متعدد حكايت از آن دارند كه تنوعي از عوامل مي تواند به افت تحصيلي و مشروطی دانشجویان منجر شود. در برخي از تحقيقات اعتياد به مواد مخدر، عوامل شخصيتي، انگيزه و علاقه، احساس رضايتمندي، احساس تنهايي، انتظار موفقيت و شرايط خانواده بر ميزان موفقيت تحصيلي در دانشگاه ها تاثير داشته است.
در بين عوامل مورد بررسي از نظر روش هاي تدريس اساتيد از نظر دانشجويان بين نمره نظرات دانشجويان مشروط و غیر مشروط اختلاف معناداري وجود داشت. همچنين اختلاف معناداري از جهت خصوصيات فردي بين دانشجويان مشروط شده و مشروط نشده مشاهده گرديد (هزاوه ای، 2006). ولی به طور کلی با یک رویکرد جامع می توان عوامل مهم و تاثیر گذار بر افت عملکرد تحصیلی و مشروط شدن دانشجویان را در قالب سه دسته از عوامل فردی، درون سازمانی و برون سازمانی، مطرح و مورد مطالعه قرار داد.
2-4-1-1-عوامل فردی
فهرستی از عوامل و مولفه های مختلف به عنوان عوامل فردی موثر بر افت تحصیلی و مشروط شدن یک دانشجو وجود دارد که هرکدام از آنها به نوبه خود تاثیر گذارند که در زیر به بررسی برخی از آن عوامل بر اساس تحقیقات انجام شده می پردازیم.
الف. هدف: داشتن هدف و مخصوصا هدف هایی که بر اساس واقعیت باشد در هر زمینه ای و مخصوصا در زمینه تحصیلات باعث می شود انسان برای رسیدن به آن اهداف تلاش کند و در جهت رسیدن به آنها نیروی مضاعفی بگیرد. اگر هدف را نتیجه مطلوبی بدانیم که رفتار افراد در جهت آن هدایت می شود، می توانیم بگوییم که داشتن اهداف روشن و عینی باعث می گردد که فراگیر برای رسیدن به آن برنامه ریزی کند و به اقدامات و فعالیت های خود جهت خاصی بدهد (بیابانگرد، 1380).
ب. انگیزش: شواهد پژوهشی موید این نکته است که بین انگیزش و یادگیری رابطه قوی مثبت و معناداری وجود دارد چنانچه پژوهش حسن آبادی و همکاران (1391) نشان دهنده این امر می باشد که انگیزش بالای دانشجویان یکی از عوامل پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی آنها در دانشگاه می باشد. برخی از پژوهش های دیگر نیز نشان داده است که معمول ترین علت ترک تحصیل و مشروطی دانشجویان در پسران بی علاقگی و عدم داشتن انگیزه است (حسن آبادی و همکاران، 1391).
ج. هوش: یکی از عواملی که بر عملکرد تحصیلی تاثیر گذاری آن گزارش شده است، هوش می باشد. چنانچه بر اساس گزارش برخی پژوهش ها مشخص شده است که حدود 10 تا 15 درصد از موارد افت عملکرد تحصیلی ناشی از کیفیت هوش می باشد. و با هوش بودن یکی از ویژگی های دانشجویان موفق بوده است (حسن آبادی و همکاران، 1391).
د. اضطراب امتحان: امتحان و ارزشیابی در شکل مطلوب خود ناظر بر جمع آوری اطلاعات به منظور اتخاذ تصمیمات درست و واقع بینانه در فرایند یاددهی و یادگیری است. ولی عملا آنچه که در صحنه نظام آموزشی و در روند فعالیت های یادگیری و یاددهی ملاحضه می شود، تبدیل جریان امتحان و ارزشیابی به فعالیتی نتیجه گرا، کمیت مدار و بالطبع اضطراب زا و ناخوشایند برای فراگیران است. به همین خاطر برخی پژوهشگران معتقدند که نگرانی و اضطراب از نتیجه امتحان و ارزشیابی می تواند بر افت تحصیلی و مشروطی دانشجویان تاثیر گزار باشد (رودباری، احمدی، عبادی فرد، 1389).
ه: عزت نفس: عزت نفس علاوه بر اینکه جزئی از سلامت روانی فراگیران را تشکیل می دهد، با پیشرفت تحصیلی وی نیز ارتباط دارد. مطالعات متعدد نشان داده است که بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی همبستگی قابل توجهی وجود دارد با این حال ماهیت خاص این ارتباط قابل بحث است. از یک سو عزت نفس قوی بر پیشرفت تحصیلی کمک می کند و از جهت دیگر نیز همین پیشرفت تحصیلی بر شکل گیری و تقویت عزت نفس منجر می شود (ریسونر،2004). لذا می توان گفت که یک رایطه دوسویه قوی بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی وجود دارد.
و: عوامل روانی: یکی از مهمترین عوامل موثر بر عملکرد تحصیلی دانشجویان، ویژگی های روانی آنهاست. در این زمینه باستین و دنیلستون (2005) بر این باورند هر فرد برای ورود به اجتماع و در نتیجه رویارویی با موقعیت های گوناگون و افراد مختلف به ابزار هایی مانند ساختارهای روانی و ویژگی های شخصیتی مجهز است. این ساختارهای روانی نه تنها باعث تاثیر عوامل مختلفی مانند خانواده، جامعه و همسالان قرار دارند، بلکه این عوامل را نیز تحت تاثیر قرار می دهند. پژوهشگران همواره به تاثیر این مولفه ها بر متغیر های موجود در زندگی افراد مانند عملکرد تحصیلی توجه کردن اند (نقل از داروس، هانزان و سگرینا، 2008).
2-4-1-2-عوامل درون سازمانی
عوامل درون سازمانی به عواملی گفته می شود که فارق از کنترل دانشجویان و یا دانش آموزان می باشد و آنها هیچ نقشی در کنترل این عوامل ندارند.
الف. معلمان یا اساتید: ویژگی های حرفه ای و تخصصی آموزگاران نقش مهم و تعیین کننده ای در آموزش دارد و لذا هرگونه اصلاح و پیشرفت در کیفیت آموزش دانشجویان و دانش آموزان به طور مستقیم به کیفیت معلمان بستگی دارد (هزاوهی، فاتحی و شمشیری، 2006 ). بنابر اعلام برخی از پژوهش ها، در حيطه آموزشی دانشجويان نقش اساتيد مجرب و رفتار اجتماعي اساتيد را در افت تحصيلي و مشروطی مهم بيان كرده اند. مطالعه دارلینگ و هامون(2000) نيز كيفيت مدرس را يكي از مهمترين عوامل موفقيت دانشجويان ذكر نموده است. بنابر پژوهش هزاوه ای و همكاران (2006) نيز روش تدريس مدرسين، شامل عواملي چون تلاش مدرسين در تفهيم مطالب درسي، اثربخشي روش تدريس، تأثيرگذاري روش تدريس، فراگير محور بودن، كمك آموزشي را تا حدي بر وضعيت تحصيل دانشجويان مؤثر دانسته است. این امر مخصوصا در مکان هایی که با کمبود آموزگاران مجرب وکارآزموده کمتر است کاملا مشهود است و میزان افت عملکرد تحصیلی بیشتر است.
ب. فضا، امکانات و تجهیزات: مهمترین و کیفی ترین برنامه درسی و آموزشی نیازمند وجود امکانات و تجهیزات لازم برای اجرای آن برنامه های آموزشی می باشد. تراکم جمعیت در کلاس درس، فشردگی برنامه های درسی، کیفیت کتب درسی، فاصله زیاد محل سکونت با دانشگاه یا مدرسه و مسائل دیگری همه در مشروطی و افت عملکرد تحصیلی دانشجویان و دانش آموزان موثر می باشند. یافته های پژوهش لوگان در سال 2004 نشان داد که وجود تجهیزات و امکانات رفاهی مناسب تاثیر مثبتی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارد.
ج. مشکلات ساختاری: منظور از مشکلات ساختاری یا بنیادی نظام آموزشی، مجموعه تنگناها و دشواری هایی است که متاثر از ناکارآمدی و نارسایی طرح ها و برنامه های درسی و آموزشی است که در بالاترین سطح سلسله مراتبی مدیریتی و توسط سیاسیت گذاران و برنامه ریزان نظام آموزشی و پرورشی طراحی و تدوین می گرد.
2-4-1-3-عوامل برون سازمانی
این عوامل مجموعه وسیعی از پدیده ها و مولفه های گوناگون خارج از نظام آموزشی را در بر می گیرد که در یک برداشت و تقسیم بندی در این قسمت تحت عنوان عوامل خانوادگی و محیطی بررسی می شوند.
الف. عوامل خانوادگی: موریش (1383) معتقد است پدر و مادری که به آموزش و پرورش، سواد، حسن رفتار و معاشرت اجتماعی بی تفاوت باشند مسلما در موفقیت تحصیلی فرزندان خود تاثیر منفی خواهد داشت (نقل از رودباری، احمدی، عبادی فرد، 1389). بنابراین یکی از عوامل بسیار مهم تاثر گذار بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان و دانش آموزان، وضعیت خانوادگی و اقتصادی- اجتماعی آنها می باشد.
كورنيلوس و همكاران (1978) به نقل از حسن آبادی و همکاران (1391) در پژوهشي در رابطه با تاثير وضعيت اقتصادي بر روي پيشرفت تحصيلي دانشجويان، بين وضعيت اقتصادي و موفقيت تحصيلي دانشجويان رابطه مثبت و معني داري را بيان كرده اند بدين صورت كه دانشجويان با موقعيت اقتصادي خوب انگيزه تحصيلي بيشتري داشتند و پژوهشگران بيان كردند كه اين نتيجه حاكي از آن است كه اطمينان داشتن از تامين امكانات مادي در ميزان انگيزه تحصيلي موثر است. و همچنین در حيطه اجتماعي و اقتصادي عدم انگيزه اميدوار كننده شغلي و اقتصادي، عدم پايگاه و احترام اجتماعي مرتبط با رشته تحصيلي و عدم كسب امنيت شغلي در آينده مهمترين موارد افت تحصيلي از ديدگاه دانشجويان در اين حيطه است.
ب. عوامل محیطی: دسته ای دیگر از عوامل برون سازمانی موثر در افت یا پیشرفت تحصیلی دانشجویان یا دانش آموزان به غیر از عوامل خانوادگی، مجموعه شرایط و زمینه های اجتماعی و محیطی می باشد. این عوامل به ویژه تاثیر منفی خود را در مقطع متوسطه و دانشگاه نشان می دهد درجایی که فراگیران دورنمای نامشخص و نامعلومی از نظر شغلی و حرفه ای برای خود متصور می شوند طبیعتا علاقه و انگیزش خود را برای تحصیل از دست می دهند. همچنین وقتی مشاهده می شود که در جامعه عامل اصلی برتری و احترام های اجتماعی پول و ثروت می باشد و از سوی دیگر به دست آوردن این مزایا از طریق تحصیلات دانشگاهی زمان بر می باشد در ذهن خود به این نتیجه دست می یابند که ادامه تحصیل برای آنها مضر و اعتبار و نتیجه ای ندارد و همین امر باعث کاهش علاقه و انگیزه آنها برای ادامه تحصیل و افت عملکرد تحصیلی و از آن جمله مشروطی در دانشگاه می گردد (بیابانگرد، 1380).
2ـ5 ـ پيشينه پژوهشی تحقيق
پژوهشهاي زيادي در داخل و خارج از كشور در زمينه خودکارآمدی و راهبردهاي يادگيري شناختی و فراشناختی و رابطه آن با عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانشجویان و مخصوصا دانش آموزان انجام گرفته است. ولی پژوهشی که این سه متغیر (خودکارآمدی، راهبردهای شناختی و فراشناختی ) را با هم در دانشجویان مشروط و غیر مشروط مقایسه و مورد بررسی قرار دهد یافت نشده است ولی هرکدام از این متغیرها به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند که به برخی از مهمترین و جدیدترین آنها اشاره می کنیم.
2 ـ5 ـ 1ـ خودکارآمدی
2- 5 -1-1- پژوهشهاي صورت گرفته خارجي
دیره (2009) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که خودکارآمدي به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق تأثیر بر اهداف تسلط و سودمندي تکالیف بر راهبردهاي شناختی و فراشناختی تأثیر می گذارد و می تواند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کند (هوشمند جا، جوانمرد و مرعشی، 1393) .
واله و همکاران (2009) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که باورهاي خودکارآمدي اثر مستقیمی بر پیشرفت تحصیلی دارد. افراد با خودکارآمدي بالا به دنبال کسب شایستگی و تسلط هستند، در یادگیري مطالب درسی راهبردهاي بسط و سازماندهی را به گونه اي پیچیده و عمیق به کار می برند و شاید به همین دلیل است که از مباحث چالش برانگیز لذت می برند و تکالیف پیچیده را به تکالیف ساده ترجیح می دهند. همچنین بنابر گزارش واله و همکاران(2009)، نتایج پژوهش پولسون و جنتري (1995) نیز از وجود رابطه علی بین خودکارآمدي با راهبردهاي فراشناختی و به دنبال آن پیشرفت تحصیلی حمایت می کند.
همچنین در پژوهشی که پینتریچ (2002) به سرانجام رساند به این نتیجه رسید که درجات بالاي خودکارآمدي با پیشرفت تحصیلی و مؤلفه هاي درگیري تحصیلی داراي رابطه قوي است.
2- 5 -1-2- پژوهشهاي صورت گرفته داخلی
در پژوهشی که نورالدین وند، شهنی ییلاق و پاشاشرفی در سال 1393 انجام دادند، به این نتیجه دست یافتند که بین خودکارآمدی دانشجویان و میزان پیشرفت و عملکرد تحصیلی آنها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین شیخ الاسلام و احمدی (1389) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که دانشجویانی که از باورهای خودکارآمدی بیشتری برخوردارند در مقابله با مشکلات تحصیلی موفق تر می باشند بدین معنی که در رسیدن به هدف های تحصیلی خود پایداری نموده، و یادگیری خود را هدایت و آن را کنترل می کنند و در صورت روبه رو شدن با موانع به سادگی از دنبال کردن هدف های خود دلسرد نشده و تلاش می کنند با برخوردی مؤثر و سازنده موانع را از پیش رو برداشته و در مسیر موفقیت گام بردارند (کدیور، 2003).
بر اساس گفته جمالی، نوروزی و طهماسبی (1391) سطوح بالاي خودكارآمدي در دانشجویان منجر به ميانگين نمرات بالاتر و پايداري براي تكميل تكاليف مي شود، در نتيجه دانشجوياني كه خودكارآمدي بالاتري دارند، سازگاري تحصيلي بهتري دارند و راهبردهاي يادگيري سودمندتري را به كار برده و در نهايت، كاركرد بهتري در زمینه امتحانات پایان ترم خود دارند.
نتایج پژوهش کدیور (2003) هم نشان می دهد بین باورهاي خودکارآمدي و پیشرفت تحصیلی ارتباط معنی داری وجود دارد.
از طرف دیگر برخی از پژوهش ها نیز رابطه معناداری بین خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی به دست نداده اند از جمله می توان به پژوهش اعرابیان (1383) و بختیار پور و همکاران (1389) اشاره کرد ( نقل از جمالی، نوروزی و طهماسبی،1391). پژوهش اعرابیان كه در سال 1383 بر روي 376 دانشجوي دختر و پسر دانشگاه شهيد بهشتي صورت گرفت بيانگر اين بود كه باور خودكارآمدي بر موفقيت تحصيلي دانشجويان تأثيري ندارد. و مطالعه بختيارپور و همكاران نیز كه در سال 1389 بر روي 340 دانشجوي دانشگاه آزاد اهواز انجام گرفت، نيز خودكارآمدي پيشگويي كننده ای برای پيشرفت تحصيلي دانشجویان نبود.
2 ـ5 ـ 2ـ راهبردهای شناختی و فراشناختی
2 ـ5 ـ 2ـ1 ـ پژوهش های صورت گرفته خارجی
در پژوهشی که شيمامورا (2012) به انجام رساند این نتیجه به دست آمد که استفاده از راهبردهای فراشناختی در مطالعه با افزایش در یادگیری و نمرات پایان ترم دانشجویان رابطه مستقیم دارد (رحمان و همکاران، 2014).
مک نرنی و همکاران (2012) در پژوهشی به بررسی رابطه راهبردهای یادگیری با عملکرد تحصیلی پرداختند که یافته های پژوهش آنها بیانگر آن بود که رابطه معناداری بین راهبردهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشجویان وجود دارد (قلاوندی و همکاران، 1392).
ژانك(2002) در تحقيق گسترده اي كه براي بررسي تأثير آموزش راهبردهاي فراشناختي انجام داد، دريافت كه با آموزش اين راهبردها مي توان يادگيري و موفقيت يادگيرندگان را گسترش داد.
بکمان(2002) طی پژوهشی به این نتیجه دست یافت که استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی به افزایش یادگیری و یادداری منجر می گردد که این اثر مخصوصا در کسانی که به نحوی با مشکلات یادگیری دست و پنجه نرم می کنند صادق است. همچنین آندرسون نیز در سال 2002 طی پژوهشی با عنوان نقش فراشناخت در آموزش و یادگیری به این نتیجه رسید که آموزش این مهارت ها نقش مهمی در افزایش یادگیری دارد (ملکی، 1384).
جرالد (2001) در بررسي پژوهشهاي صورت گرفته در آمريكا در زمينه تأثير راهبردهاي فراشناختي در پيشرفت تحصيلي چنين گزارش داده كه در ميان حوزههاي پژوهشي، بررسي تاثير راهبردهای یادگیری بيشترين سهم را به خود اختصاص داده است. براساس اين پژوهشها خوانندگان مسلطتر، انواع بيشتري از راهبردهاي فراشناختي را مورد استفاده قرار ميدادند و در اين زمينه پشتكار بيشتري نشان ميدادند و معمولاً از نظر پيشرفت تحصيلي در سطح بالاتري قرار داشتند.
دي گارات (2001) در مطالعهاي روي دانشآموزان پايه هفتم در درسهاي اين پايه به اين نتيجه رسيد كه فراشناخت با عملكرد دانشآموزان همبستگي مثبت دارند در حاليكه اضطراب امتحان با آن همبستگي منفي دارد. همچنين دانشآموزان موفقتر نسبت به دانشآموزان ضعيفتر به ميزان بيشتري از راهبردهاي فراشناخت استفاده ميكردند. در اين مطالعه تفاوتي بين فراشناخت دختران و پسران در عملكرد تحصيلي ديده نشده است (نقل از فردی یزدی، 2005).
ليل (1996) به بررسي رابطه بين فراشناخت و پيشرفت تحصيلي و مقايسه آن در دانشجويان قوي و ضعيف پرداخت و وجود رابطه مثبت بين راهبردهاي فراشناختي و پيشرفت تحصلي را نشان داد.
بايلر و اسنومن (1993) پژوهشهايي را نقل كردهاند كه در آنها اسكات پاريس و همكارانش در سالهاي 1984 و 1986 به دانشآموزان كلاسهاي چهارم و پنجم مهارتهاي شناختي و فراشناختي را آموزش دادند. نتايج اين پژوهشها معلوم كردهاند كه دانشآموزاني كه اينگونه مهارتها به آنها آموزش داده شده است (گروه آموزش)، در قياس با دانشآموزاني كه از اين مهارتها بيبهره ماندند (گروه گواه)، در توانايي خواندن و فهميدن مطالب جلوتر بودند. همچنين دانشآموزان گروه آزمايشي از دانشآموزان گروه گواه نسبت به استفاده از راهبردهاي شناختي و فراشناختي و فوايد آنها آگاهي بيشتري كسب كردند.
وينستاين و هيوم (1998) تعدادي پژوهش را با اين نتايج ذكر كردهاند كه معلمان ميتوانند از راه آموزش مهارتهاي يادگيري و مطالعه به دانشآموزان و دانشجویان خود كمك كنند تا يادگيرندگان موفقتري باشند و در سرنوشت تحصيلي خود نقش فعالتري ايفا نمايند.
براون و پالينسكار (1982) نشان دادهاند كه آموزش مهارتهاي شناختي و فراشناختي به فراگیران، هم يادگيري و هم انتقال يادگيري را در آنها افزايش ميدهد. براي مثال پاسخهاي درست يكي از فراگیران در نمونه مورد بررسي، در آغاز و پيش از آموزش مهارت هاي يادگيري، حدود 15 درصد بود، پس از دادن بازخورد اصلاحي به 50 درصد افزايش يافت، و بعد از آموزش مهارتهاي شناختي و فراشناختي به 80 درصد رسيد. همچنين معلوم شد مهارتهاي آموخته شده به نمونه مورد آزمايش به انجام كارهاي معمولي كلاس نيز انتقال يافت. به سخن دقيقتر، نمونه مورد پژوهش مهارتهاي آموخته شده در جريان آموزش را علاوه بر مطالعه به ساير فعاليتهاي خود در كلاس درس از 20 به 46 درصد افزايش دادند.
گارنر (1990) پس از بازنگري پژوهشهاي انجام شده درباره اثربخشي راهبردهاي شناختي و فراشناختي گفته است «پژوهشهاي موجود به روشني نشان ميدهند كه رفتار راهبردي يا استراتژيكي، يادگيري را افزايش ميدهد. همچنين روشن شده است كه يادگيرندگان ماهر ميدانند كه چه زماني بايستي راهبردي عمل كنند» ( به نقل از سيف 1390).
گزارش رومن ويل (1994) حاكي از وجود رابطه مثبت دانش فراشناختي و عملكرد دانشآموزان دبيرستاني است. در اين گزارش به تفاوتهاي دانشجويان ضعيف نيز اشاره شده است. از جمله اينكه دانشجويان موفق از اصول فراشناختي بيشتري آگاهي دارند و به ميزان بيشتري از دانش فراشناختي درباره فرايندها و نتايج فراشناختي برخوردارند و دانش فراشناختي آنها سازمان يافتهتر است.
2 ـ2 ـ 2ـ2 ـ پژوهش های صورت گرفته داخلی
فردي يزدي (2005) طی پژوهشی که انجام داد به این نتیجه رسید كه اجزاي فراشناختي با موفقيت تحصيلي رابطه مثبت داشته و اطلاعات فراگيران از مهارت هاي فراشناختي و به كارگيري آنها در فرآيند آموزش و يادگيري، عملكرد تحصيلي آنان را بهبود مي بخشد.
يوسفي (1379) پژوهشي به منظور بررسي و مقايسه راهبردهاي مطالعه و يادگيري دانشجويان موفق و ناموفق رشتههاي علوم پايه و علوم انساني انجام داده است. نمونه مورد مطالعه اين پژوهش 276 دانشجو بودند كه از سه دانشگاه تهران، علامه طباطبايي و الزهرا انتخاب شده بودند. نتايج بدست آمده نشان ميدهد كه دانشجويان موفق در مقايسه با دانشجويان ناموفق از لحاظ استفاده از راهبردهای یادگیری، نگرش، انگيزش، مديريت وقت، آرامش هيجاني، تمركز، پردازش اطلاعات، انتخاب نكات اصلي، خودآزمايي و راهبردهاي امتحاندهي در سطح بالاتري قرار داشتند.
شیرازی (2002) که پژوهشی در زمينه ي يادگيري و استفاده از راهبردهاي يادگيري انجام داد نشان داد فراگيراني كه از راهبرد هاي عميق تر يادگيري مانند راهبردهاي فراشناختي كنترل و نظارت بيش از حفظ و تكرار طوطي وار مطالب، استفاده مي كنند، موفقيت تحصيلي بيشتري دارند.
نتایج برخی دیگر از پژوهش های دیگر نیز نشان می دهد، کسانی که معتقدند توانا هستند، از راهبردهاي شناختی و فراشناختی بیشتري استفاده می کنند و در مقایسه با کسانی که براي انجام تکلیف به توانایی خود اعتماد ندارند، پایداري بیشتري نشان می دهند که این امر به پیشرفت تحصیلی و یادگیری بیشتر آنها می انجامد (هوشمند جا، جوانمرد و مرعشی، 1393) .
صالحی، یارقلی و متقی طی پژوهشی که در سال 1392 انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین دانشجویانی که از نظر تحصیلی موفق بودند با دانشجویان غیر موفق از نظر استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی تفاوت معناداری وجود داشت.
فیضی پور و زینالی نیز پژوهشی با عنوان تاثیر آموزش راهبردهای یادگیری و مطالعه بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان ناموفق در سال 1390 انجام دادند که پژوهش آنها به این نتیجه رسید که آموزش راهبردهای یادگیری فراشناختی تاثیر مثبتی بر پیشگیری از افت تحصیلی دانشجویان ناموفق دارد.
عباباف (1382) در پژوهش خود نشان داده است كه يادگيرندگان موفق از مهارتهاي شناختي و فراشناختي حداكثر استفاده را ميبرند. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه: 1) بين استراتژيهاي يادگيري فراگیران دو گروه، تفاوت وجود دارد؛ 2) فراگیران قوي بيشتر از فراگیران ضعيف از راهبردهاي شناختي سازماندهي، بسط و گسترش، و تكرار و تمرين استفاده ميكنند؛ 3) فراگیران قوي بيشتر از فراگیران ضعيف از راهبردهاي فراشناختي به ويژه راهبرد فراشناختي كنترل و نظارت بر درك مطلب، سود ميبرند؛ 4) فراگیران قوي بيشتر از فراگیران ضعيف در حين يادگيري بر دروس خود تمركز و توجه دارند.
مصرآبادي (1380) پژوهشي تحت عنوان «اثربخشي آموزش راهبردهاي يادگيري (شناختي و فراشناختي) بر سرعت خواندن، يادداري و درك مطلب در چهار نوع متن مختلف» كه به منظور بررسي اثربخشي آموزش راهبردهاي يادگيري براساس يك طرح نيمه آزمايشي انجام شده است كه در آن پيش آزمون و پس آزمون براي هر دو گروه استفاده شده است. آزمودنيهاي اين پژوهش را 60 نفر از دانشآموزان سال اول دبيرستان در يكي از دبيرستانهاي منطقه 19 آموزش و پرورش تهران تشكيل دادهاند. كه به روش تصادفي انتخاب و در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدهاند. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه آموزش راهبردهاي يادگيري موجب بهبود عملكرد يادگيري فراگيران در هر چهار نوع متن شده است.
پژوهشي كه عميدي (1381) در زمينه تأثير آموزش راهبردهاي فراشناختي بر درك مطلب دانشآموزان به انجام رسانده به اين نتيجه رسيده كه آموزش راهبردهاي فراشناختي باعث بهبود و ارتقاء سطح تحصيلي فرد ميشود.
پژوهشي كه انصاري (1382) در زمينه تاثير راهبردهاي فراشناختي بر ميزان پيشرفت تحصيلي دانشآموزان در درس زيستشناسي سال اول دبيرستان به انجام رسانده حاكي از آن است كه استفاده از راهبردهاي فراشناختي باعث پيشرفت تحصيلي دانشآموزان ميشود.
2-6- نتیجه گیری
بنابر آنچه در اين فصل ذكر شد نظرات و دیدگاه های مختلفی درباره خودکارآمدی و راهبردهاي يادگيري (شناختي و فراشناختي) از زمان های گذشته بیان شده است همچنین پژوهش های مختلفی درباره رابطه و نقش این متغیرها در پیشرفت و یا عملکرد تحصیلی گروه های مختلف تحصیلی در داخل و خارج ایران انجام شده است. خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری نقش بسزایی در ارتقاء کیفیت یادگیری دارند. با اين حال چون يادگيري حيطه وسيع و پر اهميتي است براي درك عواملي كه به صورت مستقيم (راهبردهاي يادگيري) و غيرمستقيم (خودکارآمدی) در آن دخيلاند احتياج به تحقيقات بيشتري است. و از آنجایی که هیچ پژوهشی سه متغیر خودکارآمدی، راهبردهای شناختی و فراشناختی را در ارتباط با هم و در گروه دانشجویان مشروطی و غیر مشروطی انجام نداده است لذا تحقيق حاضر بر آن است تا این امر را مورد بررسي قرار دهد.